چکیده:
نگارنده پس از بیان مقدماتی در مورد تفسیر قرآن و فرآیند فهم متون، برای تبیین روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه سید محمدحسین طباطبایی بر اساس دو کتاب او، المیزان و قرآن در اسلام، رویکرد تفسیری او را بر این مبنا میداند که قرآن در دلالت خود، تامّ و مستقلّ و بینیاز از هر توضیح دیگری حتی روایات است، ولی ما در مرحله فهم قرآن به دلالت اهل بیت نیاز داریم. و این به دلیل علوّ شان و بلندی معانی آن و ناتوانی ادراک ما از فهم آن است. جنایات دشمنان اهل بیت در ممانعت امت از دسترسی به سخنان تفسیری اهل بیت، ضوابط بهرهگیری از روایات تفسیری، و توضیح جایگاه مخالفان رویکرد طباطبایی عناوین فرعی دیگر مقالهاند.
خلاصه ماشینی:
"com"/> چکیده: نگارنده پس از بیان مقدماتی در مورد تفسیر قرآن و فرآیند فهم متون، برای تبیین روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه سید محمدحسین طباطبایی بر اساس دو کتاب او، المیزان و قرآن در اسلام، رویکرد تفسیری او را بر این مبنا میداند که قرآن در دلالت خود، تام و مستقل و بینیاز از هر توضیح دیگری حتی روایات است، ولی ما در مرحلۀ فهم قرآن به دلالت اهل بیت نیاز داریم.
"/> فالحق أن الطریق إلی فهم القرآن الکریم غیر مسدود، و أن البیان الإلهی و الذکر الحکیم بنفسه هو الطریق الهادی إلی نفسه، أی إنه لا یحتاج فی تبیین مقاصده إلی طریق، فکیف یتصور أن یکون الکتاب الذی عرفه الله تعالی بأنه هدی و أنه نور و أنه تبیان لکل شیء، مفتقرا إلی هاد غیره و مستنیرا بنور غیره و مبینا بأمر غیره؟»<FootNote No="105" Text=" المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 86 : پس حق مطلب این است که راه به سوی فهم قرآن به روی کسی بسته نیست، و خود بیان الهی و ذکر حکیم بهترین راه برای فهم خودش میباشد، به این معنا که قرآن کریم در بیانگری مقاصدش احتیاج به هیچ راهی دیگر ندارد، پس چگونه تصور میشود کتابی که خدای تعالی آن را هدایت و نور معرفی کرده و&amp;quot; تبیان کل شیء&amp;quot; خوانده، محتاج به هادی و رهنمایی دیگر باشد، و با نور غیر خودش روشن، و با غیر خودش مبین گردد."