چکیده:
چکیده<br /> نابرابری قدرتِ آفرینندگان آثار ادبی ویژهی کودکان و نوجوانان با مخاطبان خود از یک سو و پذیرش ناگزیری آغشتهبودن متنهای کودکان و نوجوانان به ایدئولوژی ازسوی دیگر، منتقدان و نظریهپردازان ادبیات کودک را به این بحث کشانده است که باید خوانندگان کمسال را از حضور و چگونگی حضور ایدئولوژی در متن آگاه کرد تا خواننده بهجای پذیرش یکسویه به خوانندهی کنشگر متن تبدیل شود و بدین وسیله، خود را از فشار ایدئولوژی کتاب برهاند.<br /> سخنان نودلمن (۲۰۰۰) پیرامون تأثیر فاصلهگذاری بر مخاطب، مگیلیس (۲۰۰۹) در اهمیت و کارکرد چندصدایی، استیونز (۲۰۱۱) دربارهی نقش گفتوگومندی نمونههایی از ادعای یادشدهاند. <br /> ضمن تأکید بر نقش مابان و آموزگاران، میتوان انتظار داشت که مؤلفان آثار، راه خوانش انتقادی را بر خواننده باز گذارند. برخی کتابهای تصویریداستانی که در دهههای اخیر در ایران منتشر شده است، نشان از توجه بعضی پدیدآورندگان این آثار به چنین رویکردی دارد. <br /> مقالهی حاضر، بهدنبال کشف شگردهایی است که آفرینندگان کتابهای تصویریداستانی ایران، جهت گسترش توانایی خوانش انتقادی خوانندگان کمسال خویش بهکار میگیرند. این پژوهش از نوع کیفی، روش دادهیابی اسنادی و روش دادهکاوی، تحلیل محتوا به روش استقرایی است. تحلیلهای این پژوهش نشان میدهد که هر دو نمونهی پژوهش، در این مسیر گام برداشتهاند؛ اما امکان خوانش انتقادی در آنها بهصورت کامل فراهم نیامده است.
خلاصه ماشینی:
» (استیونز، ۲۰۰۳: ۱۱) آیدن چمبرز<FootNote No="32" Text="Aiden Chambers"/> نیز که در پژوهش خود به نقش خوانندهی درون کتاب پرداخته، هرچند آشکارا سخنی از حضور ایدئولوژی در متن به میان نمیآورد و بهنظر میرسد بیشتر در پی آموزش شیوهی تفسیر و فهم داستان به کودکان است، میگوید: «مهم تعریفها نیستند و در واقع آنچه مورد نیاز است، "تعریف" نیست؛ بلکه گسترش و تکامل روشهای انتقادی است که کودک را بهعنوان خواننده بهحساب بیاورد و به او ارج بگذارد.
شگردهای خوانش انتقادی در جمعبندی کلی، میتوان چنین نتیجه گرفت که از میان پژوهشگران یادشده، هالیندیل و نودلمن، بر آگاهکردن کودکان دربرابر عملکرد ایدئولوژی تأکید دارند؛ ناولز و ممجر نیز بر این تأکید دارند که کودک باید چگونگی خوانش کتاب را یاد بگیرد و چمبرز بر اهمیت گسترش روشهایی که در متن، کودک را در مقام خواننده بهحساب بیاورد، تأکید میکند و خسرونژاد، با افزودن مفهوم ایدئولوژی تهی به انواع ایدئولوژیها، جنبهای دیگر از قلمرو آگاهیبخشی به کودکان را صراحت بخشیدهاست.
در یک باهمنگری، تنها نقطهی اشتراک این نظرها، تأکید بر آگاهیدادن هرچه بیشتر به خواننده و بهحسابآوردن او در مقام مخاطب، در فرایند خوانش متن است که بیشتر به حضور میانجی بهمنظور آگاهیدادن به مخاطب توجه دارد.