چکیده:
شعر فارسی در دوران معاصر، جریانهای متفاوت و متنوعی را پشت سر گذاشته است. یکی از این جریانهای نوآیین، شعر پست¬مدرن فارسی است که بویژه از آغاز دهه هفتاد مطرح شده است. این نوع شعر که با نگاهی به تحولات غربی در ایران پدیدار شده، اگرچه در ادامه نوآوریهای شعر دهه-های قبل میباشد، ویژگیهایی دارد که آنرا از شعر دوره¬های پیش متمایز و مشخّص میکند. در واقع شعر پست¬مدرن هم از نظر فرم و زبان، هم از نظر محتوا و هم از نظر تصویر و سبک ادبی در تقابل کامل با سنّت کلاسیک شعر فارسی است. بهمین دلیل مورد انتقاد بسیاری از محققان واقع شده است. در این جستار سعی شده است با بررسی سبکی در سه سطح زبانی، محتوایی و ادبی، ضعفها و قوّتهای این نوع شعر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. نتیجه بیانگر این است که عدم توجه به معنا و معناگریزی در حوزه محتوا، توجه افراطی به زبان و ناهنجاریها و اختلالات زبانی در حوزه زبان و عدم استفاده از تصویر در حوزه ادبی از ویژگیهای این اشعار است. بهمین دلیل این جریان، با ذوق و سلیقه ایرانیانی که به بروز عناصر فوق در شعر اعتقادی راسخ دارند، تناسب و همخوانی ندارد.
خلاصه ماشینی:
/ راســـتی این آژانها / عجب ســـیل مرتبی دارند(جمهور،خواجات :٨٢) این درهم ریختن اجزا و پراکندگی بیش از اندازة آنها بر ابهام شــعر میافزاید و حلقه های ارتباطی خواننده را با متن قطع میکند: بر سـردر نیما / در پوستری رنگی / از فیلمی / که آنرا ندیدهام / او را / وقتیکه دیدم / جا خورد / از پوسـت خود آمد بیرون / سوار ماشین شد / و در بین راه تهران – چالوس / تا آمدم پشت سر خود را ترک کنم / رودخانه مکث کرد / ایستاد / و چادر از سر شب افتاد / با بیل هم نمیشـــود از زمین دل کند / بعد هم / غروب شـــد / پنجره ای ته دریا آتش گرفت (فیالبداهه ، عبدالرضایی :٦٤) از شــاعران دیگر معروف این جریان میتوان به رزا جمالی ، علی عبدالرضـایی ، محمد آزرم ، مهدی موسـوی ، مهرداد فلاح ، بهزاد خواجات و ...
(نظریۀ زبانیت در شعر، براهنی :١٣-١٦) از همین روی ، غرق شدن تعمدی در بازیهای زبانی و نادیده گرفتن ابژه ، یکی از ویژگیهای شـعر پسـت مدرن میشـود که فهم آثار ادبی را برای مخاطب ، مشکل و درجۀ التذاذ آن را به صفر میرساند: دف مثل مخملیسـت که با سحرش / سیاره های عاشق و شیدا را / پوشانده است / دورت بگردم ، ای دف دیوانـه ، ای دف دیوانه ، دفدف دیوانه ، ایی ی ی ...