چکیده:
صحیفه سجادیه نتیجه نیایشها و نجواهای امام سجاد (علیهالسلام) با پروردگار است که در نهایت فصاحت و بلاغت نگاشته شده و بسیاری از مضامین آن همسو و هم جهت با تعالیم عرفا و شعرای ادب پارسی است. در این میان، تطبیق این همه پاکی و اخلاص و خضوع و خشوع با آراء برخی از متکلمان ظاهر بین، تفاوت نگاه عارفانه و عاشقانه را به خدا و هستی، با نگاه عاقلانه و گاه متحجرانه نشان میدهد. از طرفی برخی از شعرا که گاه خود در فروعات دنباله رو فرق کلامی هستند، مقهور و مسحور ایشان نشدهاند و در اصول اعتقادی خود نگاه عارفانه و عاشقانه را پی میگیرند و این نه به معنای بهرهگیری ایشان از امام است، بلکه به معنای همسویی نگاه ایشان با نگاه امام سجاد (ع) است؛ هم از جهت توارد و هم از جهت تفکر و اخلاص عاشقانه.
خلاصه ماشینی:
همچنین این بیت: و من حین آخی بین من کان حاضرا دعانی و آخانی و بین من فضلی «آنکه که چون میان برادران کسان، برادری میافکند، مرا بخواند و پیمان برادری با من بست و برتریام باز نمود» (بیهقی نیشابوری، 1381: 470) در ادب فارسی، «دعا» در این معنا کاربردی نیافته است اما رد پای واژۀ «دعوت» را بسیار میتوان دید: به خلدم دعــوت ای زاهد مفـرمای کـه این سیب زنخ زان بوستان به (حافظ،1370:223) جالب اینکه به جای «دعا» در معنای خواندن و یا دعوت کردن، از واژۀ «صلا» که از نظر لغوی دقیقا در همین معناست، نمونههای زیادی میتوان یافت چنانکه خاقانی میگوید: از چشم زیبق آرم و در گوش ریزمش تا نشنوم ز سفرۀ دونان صلای نان (خاقانی، 1357: 314) معنای دوم دعا «تمنا، خواست و آرزو» است چنانکه قرآن میفرماید: «ولکم فیها ما تدعون» (و برای شما در آن، آنچه را تمنا میکنید، وجود دارد) (فصلت، 41 / 31).
در کتاب ترجمۀ رسالۀ قشیریه نیز که عربی آن بر این ترجمه مقدم است، امام سجاد(ع) را طی داستانی کوتاه چنان مستغرق عبادت نشان میدهد که حتی با وجود آتش گرفتن خانۀ خویش، سر از عبادت بر نمی دارد (قشیری، 1374: 110) مضماین مشترک در صحیفۀ سجادیه و تحلیل کلامی - ادبی آن با شعر پارسی: 1 - «الذی قصرت عن رؤیته ابصارالناظرین و عجزت عن نعته اوهام الواصفین» (او که دیدۀ بینندگان، از دیدنش فروماند و اندیشۀ وصف کنندگان، ستودنش نتواند) (صحیفه، 1390: 31).