چکیده:
از آنجا که شهروندی نه صرف موقعیتی منفعلانه، بلکه موقعیتی فعالانه و اثرگذار است و حاکی از موقعیت و حالت انسانی است که بر اساس آن فرد باید از حقوق و مزایایی برخوردار و باید تکالیفی نیز برعهده گیرد، این پژوهش بر آن است تا به تبیین پیوند حجاب با حقوق شهروندی بپردازد، اینکه آیا حجاب با حق آزادی فردی و مدنی و حق اجتماعی و به عنوان بخشی از حقوقی که در مفهوم حقوق شهروندی می گنجد در تضاد است یا خیر؟ یا به بیان دیگر حجاب موجب احقاق حقوق شهروندی است یا نقض آن؟ لذا ضمن گردآوردی اطلاعات از طریق کتابخانه ای با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی و تبیین موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که حجاب پیوندی اثرگذار در حفظ حقوق شهروندی نظیر امنیت و آرامش، برخورداری از کرامت انسانی، آزادی و زندگی شایسته و صیانت از حقوق انسان دارد. و رعایت آن نه تنها نقض حقوق شهروندی نیست بلکه در راستای تاکید بر آن و صیانت از آن است.
خلاصه ماشینی:
باز از آنجا که شهروندي، بستر مهمي براي اجرايي شدن حقوق و آزاديها و تكاليف افراد به شمار ميآيد و در کشور ما قانون برنامه چهارم توسعه در ماده 100، دولت را موظف كرده است، براي ارتقاي حقوق انساني، استقرار زمينههاي رشد و تعالي احساس امنيت فردي و اجتماعي در جامعه «منشور حقوق شهروندي» را به تصويب برساند؛ در حالی که برخی بىحجابى را جزئى از حقوق آزادى زنان، به حساب مىآورند و حجاب را با حق آزادی فردی و مدنی و حق اجتماعی و به عنوان بخشی از حقوقی که در مفهوم حقوق شهروندی میگنجد در تضاد میپندارند، از جمله ايرادهايي كه بر حجاب گرفتهاند اين است كه حجاب موجب سلب حق آزادي كه يك حق طبيعي بشري است ميگردد و نوعي توهين به حيثيت انساني زن به شمار ميرود و مجبور ساختن زن به اينكه حجاب داشته باشد، بياعتنايي و اهانت به حيثيت انساني و حقوق شهروندی اوست، نمونه آن هجمههایی است که علیه حجاب به طرق مختلف انجام میشود و با طرح آزادی، حجاب را «خاک کردن حقوق بشر» دانسته و از بیحجابی به عنوان «حق انتخاب لباس تن» دفاع مینمایند و قانون حجاب را به عنوان «قانون زور» قلمداد مینمایند.