چکیده:
فهم ماهیت وجودی انسان، یکی از دغدغههای اصلی بخشی از متفکران اسلامی و مسیحی بوده است. بر همین اساس، مقاله حاضر ابعاد وجودی انسان را نزد دو متاله برجسته، یکی مسیحی – یعنی سنت آگوستین - و دیگری مسلمان – یعنی آیت الله مطهری – میکاود و این پرسش را طرح میکند: انسانشناسی این دو متفکر چه تفاوتها و شباهتهایی با هم دارد؟ برای این منظور از چهارچوب انسانشناسی کریستوفر بری (انسان موجودی اجتماعی/منفرد؛ عقلانی آزاد/غیرعقلانی مقید؛ تکاملپذیر/تکاملناپذیر؛ سیاسی/غیرسیاسی) بهره برده میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهند آگوستین انسان را موجودی منفرد میداند که ناگزیر از زندگی جمعی در این دنیای زمینی است؛ درحالیکه مطهری بیش از هر چیز انسان را موجودی اجتماعی میداند که دارای مسئولیت فردی نیز است. همچنین هر دو متفکر «اراده و عقلانیت» را برترین قوه انسانی میدانند؛ با این تفاوت که سنت آگوستین انسان را موجودی مقید میداند که با اراده خویش قادر نیست سرنوشت خود را دگرگون کند؛ درحالیکه مطهری نقش اراده انسانی را در تعیین سرنوشت او بنیادین میداند. آگوستین انسان را زائری تکاملناپذیر در این دنیا میداند و مطهری انسان را موجودی تکاملپذیر میداند و درنهایت اینکه آگوستین انسان را ذاتا موجودی غیرسیاسی میداند که در نتیجه هبوط میباید در مقابل قدرتهای سیاسی زمینی (که اساسا شر ضروریاند) اطاعت پیشه کند؛ درحالیکه مطهری انسان را ذاتا موجودی سیاسی میداند که ناگزیر از کنشگری سیاسی است.
خلاصه ماشینی:
بر همین اساس، مقالۀ حاضر ابعاد وجودی انسان را نزد دو متألۀ برجسته، یکی مسیحی – يعني سنت آگوستين - و دیگری مسلمان – یعنی آيت الله مطهري – میکاود و این پرسش را طرح میکند: انسانشناسی این دو متفکر چه تفاوتها و شباهتهایی با هم دارد؟ برای این منظور از چهارچوب انسانشناسی کریستوفر بری (انسان موجودی اجتماعی/منفرد؛ عقلانی آزاد/غیرعقلانی مقید؛ تکاملپذیر/تکاملناپذیر؛ سیاسی/غیرسیاسی) بهره برده میشود.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند آگوستین انسان را موجودی منفرد میداند که ناگزیر از زندگی جمعی در این دنیای زمینی است؛ درحالیکه مطهری بیش از هر چیز انسان را موجودی اجتماعی میداند که دارای مسئولیت فردی نیز است.
آگوستین در این بار مینویسد: انسان اکنون با ارادۀ خود صرفاً میتواند گناه و بدی را انتخاب کند؛ درحالیکه حرکت به سوی خوبی صرفاً نتیجۀ لطف و عنایت الهی است و نه ارادۀ آزاد انسانی (آگوستین، 1391: 592-593).
بدین معنا برخلاف هگل که معتقد بود انسان در پویش تاریخ به تکامل و بلوغ عقلانی دست مییابد (هگل، 1379: 31؛ 70: 185)، آگوستین باور دارد انسان نه با عقل و نه با اراده خویش نمیتواند تکامل یابد و صرفاً عشق و لطف الهی است که او را در دنیای دیگر رستگار میکند (آگوستین، 1381: 308).
انسان مطهری موجودی آزاد یا مقید؟ از منظر مطهری، انسان در همان حال که اجتماعی است، از نوعی حریت و آزادی نیز برخوردار است؛ بدین معنا که اجتماع انسانها میدان مسابقهای برای پیشرفت و تکامل است.