چکیده:
امپراتوری عثمانی و شهر استانبول در سالهای مقارن با شکلگیری جریان مشروطیت یکی از مهمترین کانونهای اثرگذار در افکار ایرانیان در جریان انتقال نوگرایی بود، زیرا به علل گوناگون ایرانیان در دورههای ناصری و مظفری در استانبول به فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی مشغول بودند و با انتشار روزنامه <em>اختر</em> فکر مشروطهخواهی و تضعیف نظام استبدادی را گسترش دادند. از سویدیگر برخی از رجال ایرانی با الگوقراردادن برخی از اصلاحگران عثمانی سعی در ایجاد نوعی نظام سیاسی و فکری در ایران داشتند. تلاشهای میرزا حسینخان سپهسالار در ایجاد نظامی قانونمند و متمایل به غرب در زمینة این اثرپذیری بود. کانون روشنفکری استانبول نیز تاثیر فراوانی در این ارتباط فکری ـ فرهنگی داشت. گرچه رواج واژه «مشروطه» در نتیجه اقتباس ایرانیان از روشنفکران عثمانی بود، اما مشروطهای که در ایران رخ داد بهلحاظ عمق و اثرگذاری بسیار متفاوت از دیگر مناطق همجوار خود بود. در مقاله حاضر نگارنده تلاش دارد که با تکیه بر گزارشها، اسناد، و منابع اثرگذاری کانون استانبول در ایجاد فکر مشروطه و نوگرایی در ایران را تحلیل کند.
خلاصه ماشینی:
تأثیر عثمانی در نوگرایی فکری در ایران مقارن با شکل گیری مشروطیت انوش مرادی * چکیده امپراتوری عثمانی و شهر استانبول در سـال هـای مقـارن بـا شـکل گیـری جریـان مشروطیت یکی از مهم ترین کانون های اثرگذار در افکار ایرانیان در جریـان انتقـال نوگرایی بود، زیرا به علل گونـاگون ایرانیـان در دوره هـای ناصـری و مظفـری در استانبول به فعالیت های اقتصادی و فرهنگی مشغول بودند و با انتشار روزنامة اختر فکر مشروطه خواهی و تضعیف نظام استبدادی را گسترش دادنـد.
ظن قوی این است که مفاهیم اصلی مربوط به مشروطیت از عثمانی به ایـران وارد شـده و امپراتوری عثمانی ، در جایگاه حلقة واسط ، نقش مؤثری در انتقال این اندیشه ها به ایران ایفا کرده است ؛ البته خود عثمانی هم متأثر از جریان های مشروطه ، آزادی ، و اصلاحات داخلـی بود.
میـرزا حسین خان سپهسالار یکی از رجال برجستة عصر ناصری است که در دورة صدارت خـود برای اصلاح و نوگرایی ایران با اثرپذیری از عثمانی و غرب گام های مهمی برداشت .
فریـدون آدمیـت در کتـاب اندیشة ترقی (١٣٥٠) برخلاف نظر پیشین خود در کتاب فکر آزادی (١٣٤٠) دیدگاه خـود دربارة سپهسالار را تصحیح و تعـدیل کـرده اسـت و مـی نویسـد: «ایـن تصـور کـه میـرزا حسین خان تحت تأثیر اصلاحات عصر تنظیمات به تمدن غربی و اصول حکومت اروپـایی اعتقاد یافت به کلی غلط است » (آدمیت ، ١٣٩٢: ١٥٧).