چکیده:
با وقوع بحران کمبود نقدینگی، بانکهای غیرنقد، رقابت شدیدی را در بازار سپرده آغاز میکنند تا با افزایش سهمشان در بازار سپرده از نقدکردن داراییها به قیمت ارزان ممانعت کنند. این پژوهش نشان میدهد این رقابت شدید نه تنها به بهبود وضعیت نقدینگی نظام بانکی کمکی نمیکند، بلکه سبب میشود نرخ سود سپرده در بازار بالا رود، هزینه تامین وجوه برای بانکها افزایش یابد و در نتیجه، توانایی این موسسات برای بازپرداخت دیون کاهش یابد. شدت گرفتن رقابت در بازار سپرده و عبور از حد آستانه معینی، عامل سرایت مساله کمنقدینگی از بانکهای غیرنقد به بانکهای نقدشونده و توانا در بازپرداخت دیون میشود و پایداری مالی را کاهش میدهد. از این منظر، مدل پژوهش حاضر، مبنایی نظری برای دخالت بانک مرکزی در بازار معرفی میکند. در ادامه سیاستهای مختلف بانک مرکزی شامل اعمال سقف و نظارت بر نرخ سود سپرده، فعالسازی و تعمیق بازار بینبانکی، خارج کردن بانکهای غیرنقد از بازار بینبانکی در شرایط خاص، تامین نقدینگی موقت بانکهای غیرنقد و اعمال نظارت بر نرخ در بازار بینبانکی مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده میشود با اعمال این سیاستها میتوان از رقابت ناسالم میان بانکها و سرایت ورشکستگی جلوگیری کرد.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش نشان میدهد این رقابت شدید نهتنها به بهبود وضعیت نقدینگی نظام بانکی کمکی نمیکند، بلکه سبب میشود نرخ سود سپرده در بازار بالا رود، هزینه تامین وجوه برای بانکها افزایش یابد و در نتیجه، توانایی این موسسات برای بازپرداخت دیون کاهش یابد.
در ادامه سیاستهای مختلف بانک مرکزی شامل اعمال سقف و نظارت بر نرخ سود سپرده، فعالسازی و تعمیق بازار بینبانکی، خارجکردن بانکهای غیرنقد از بازار بینبانکی در شرایط خاص، تامین نقدینگی موقت بانکهای غیرنقد و اعمال نظارت بر نرخ در بازار بینبانکی مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده میشود با اعمال این سیاستها میتوان از رقابت ناسالم میان بانکها و سرایت ورشکستگی جلوگیری کرد.
با گسترش یک مدل رقابت ناکامل در بازار سپرده نشان داده شده است که در شرایط رکود بازار داراییها، اگر بانکها با مشکل کمبود نقدینگی مواجه میشوند، انگیزه خواهند داشت رقابت در بازار سپرده را تشدید کنند؛ به این معنی که نرخهای سود بالاتری پیشنهاد دهند تا سهمشان از بازار سپرده افزایش یابد و ناچار به فروش داراییهایشان با قیمت پایین نشوند.
در بخش اول پژوهش، در چارچوب یک مدل نظری، رقابت میان بانکها در بازار سپرده بررسی شده و نشان داده میشود کمبود نقدینگی میتواند منجر به تشدید رقابت در بازار سپرده و افزایش نرخ سپرده شود که به لحاظ اجتماعی تعادلی ناکارا است و پایداری مالی را کاهش میدهد.
در مقاله مذکور نشان داده میشود قدرت بازاری بانکهای دارای مازاد نقدینگی میتواند باعث فروش غیر بهینه داراییها توسط بانکهای غیر نقد شود و از این منظر، مبنایی نظری برای دخالت بانک مرکزی در بازار بینبانکی وجود خواهد داشت.
Imperfect Competition in the Interbank Market for Liquidity as a Rationale for Central Banking.