چکیده:
بسیاری از مشکلات زندگی سیاسی و اجتماعی که گاه در نگاه نخست صرفاً برخاسته از مناسبات عرصۀ سیاست عملی بهنظر میرسند، به سبب فقدان نظریۀ سیاسی مناسب برای توضیح پیچیدگیها و ارائۀ راهحل مفید پدید آمده، یا تداوم و شدت یافتهاند. اکنون با این پرسش مواجهیم که آن نوع از نظریهپردازی که انتظار میرود بتواند به حل مشکلات سیاسی جوامع معاصر یاری برساند و راهنما، بهبودبخش یا نظمدهنده به کنشهای سیاسی باشد چگونه ممکن میشود. نظریهپردازان سیاسی کلاسیک توجه خود را بیشتر معطوف به نهاد حکومت و شیوۀ حکمرانی می کردند، اما امروز بسیاری از اندیشهورزان سیاسی، ساحت نظریهپردازی سیاسی را گستردهتر از پیش میبینند. هدف مقالۀ پیشرو این است که با تحلیل آرای جان راولز و یورگن هابرماس دربارۀ «امر سیاسی»، امکان نظریهپردازی سیاسی در جهان امروز، در پرتو شناخت گستردگی و وجه وجودی ۀامر سیاسی» بازبینی شود.
خلاصه ماشینی:
در نوشته هـای بیشتر صاحب نظران دربارة "نظریۀ سیاسی"، این بصیرت را به اشکال متفاوت می شود دید که نه تنها حوزة نظریه پردازی سیاسی را از دولت و حکومت فراتر برده انـد بلکـه کوشیده اند نگاه محدود به "سیاست " را نیز تغییر دهند.
به نظر می رسد این عدم توضیح دقیق برای روشن کردن چیستی قدرتی که قرار است سیاسـی دانسته شود و بر اساس آن مناسبات سیاسی نیز به فهم درآیند، از اصـلی تـرین کاسـتی های نظریۀ راولز دربارة امر سیاسی باشد.
البتـه چنـان کـه خـود راولز هم در مقالۀ خود بر آن تأکید و تصریح داشـته چنـین برداشـتی از امـر سیاسـی و نسبت آن با آرمان های اخلاقی و امر ممکن ، به تعلـق نظریـۀ او بـه لیبرالیسـم سیاسـی بازمی گردد که نقد محتوای آن از حیطۀ پژوهش ما، که قصد دارد از تمرکز بر محتـوای نظریه ها به تعریف و حدود "نظریۀ سیاسی" فـراروی کنـد، بیـرون اسـت .
هابرمـاس رای خود را دربارة چنین تفکیکی این گونه بیان می کند کـه سیاسـت (politics) همانـا نبرد برای کسب و اعمال قدرت است و سیاست گذاری ها (policies) همان اهـداف و راهبردهایی که عاملان سیاسی در حوزه های متفاوت سیاسی پی می گیرند (١٧-١٦(.
٥. امر سیاسی به منزلۀ موضوع نظریه پردازی سیاسی چنان که ذکر شد، یکی از دستاوردهای تحلیل آرای راولـز ایـن بـود کـه آن قـدرتی در محوریت شکل گیری "سیاست " قرار دارد که برای ایجاد ثبـات و ادارة مبـانی زنـدگی اجتماعی انسان لازم است و بر مناسباتی حـاکم مـی شـود کـه مربـوط بـه بنیـان هـای وجودی انسان در زندگی اجتماعی کنونی اوست .