چکیده:
کهنالگوها مجموعهای از تصاویر، صور مثالی و تجربیات زیستی ـ روانی آدمیان را تشکیل میدهد که در قالب نماد و مضامین مشترک در اساطیر، ادیان و آیینها، عرفان و قصهها، نمود پیدا کرده است. از مهمترین این کهنالگوها، تصویر دایره است که از دیرباز، نمادها و کارکردهای مشترکی در اسطوره و عرفان داشته است. از جمله نمادهای مربوط به کهنالگوی دایره میتوان به وحدت و تمامیّت، روح، خود، کمال، جلال و قدرت، قداست و تبرّک، بخت و طالع، دوستی و صمیمیّت، زمان و ابدیّت و کارکردهایی چون حفاظت و نگهبانی، تمایز دو فضای ناهمگون، درمان بخشی و تحرک، خودشناسی، تجلّی حقّ، تمثّل معارف الهی و حقایق ربّانی و اطوار هفتگانة قلب، اشاره کرد.
این مقاله با رویکرد تطبیقی ـ تحلیلی، به برشمردن مهمترین نمادها و کارکردهای کهنالگوی دایره در اسطوره و عرفان و بیان خاستگاهها و وجوه مشترک آن کوشیده است اهمیت «دایره، مرکز و حرکت دوری» را در تفکر اسطورهای و باورهای دینی ـ عرفانی بیان کند همچنین وضوح نقش محوری این طرحوارة تصویری را در بیان موتیفهایی چون تجلّی، روند تکاملی عالم، قوس نزولی و صعودی، خلق مدام و هفتگانههای نمادین و مقدّس در حوزة عرفان و تصوّف آشکار تر کند.
خلاصه ماشینی:
این مقاله با رویکرد تطبیقی ـ تحلیلی، به برشمردن مهم ترین نمادها و کارکردهای کهن الگوی دایره در اسطوره و عرفان و بیان خاستگاه ها و وجوه مشترک آن کوشیده است اهمیت «دایره ، مرکز و حرکت دوری» را در تفکر اسطوره ای و باورهای دینی ـ عرفانی بیان کند همچنین وضوح نقش محوری این طرح وارة تصویری را در بیان موتیف هایی چون تجلی، روند تکاملی عالم ، قوس نزولی و صعودی، خلق مدام و هفت گانه های نمادین و مقدس در حوزة عرفان و تصوف آشکار تر کند.
Schelling «خلق جدید»، «هفت گانه های نمادین و مقدس »، «خویشتن شناسی و اطوار قلب » و «سماع صوفیانه » وجود دارد؟ پیشینۀ تحقیق (1)1 علیرغم کتب و مقالات قابل توجهی که تاکنون دربارة کهن الگوی «ماندالا» و نقش اسطوره ای آن نوشته شده ، اما تاکنون این نماد به صورت ویژه در تصوف و منظومه های عرفانی بررسی نشده و تنها چند مقاله با عنوان «نمادهای جاودانگی»، بیگدلی و دیگران (١٣٨٦)، «بررسی ساختار مدور سوانح العشاق احمد غزالی»، فقیه ملک مرزبان و دیگران ، (١٣٩٠) و «طرح وارة چرخشی در غزلیات سعدی و حافظ شیرازی»، باقری خلیلی و دیگران ، (١٣٩٢)، به موضوعاتی چون : «تکرار آفرینش کیهانی ، کاربرد دایره در معماری سنتی، ساختار خطی و مدور سوانح العشاق و تشابه ابتدا و انتهای متن به یکدیگر، طرح وارة چرخشی در غزلیات سعدی و حافظ و دیدگاه این دو دربارة زمان پرداخته اند و کمتر به وجوه و کارکردها و مضمون سازی عرفانی این کهن الگو در ذهن و ضمیر عارفان توجه کرده اند.