چکیده:
در الهیات مسیحی، ایمان امری فطری و باطنی و در واقع، تصدیق قلبی است که به موجب آن آدمی به چنان مقامی دست می یابد که به تمامی معنی به اتحاد با عیسی(ع) مسیح نائل می گردد. بدین سان، هرگز رذائل اخلاقی، اضطراب ها و تشویش های درونی و به ویژه احساس پوچی در وجود چنین انسانی راه نمی یابند، بلکه وی همواره به واسطه دستیابی به شناخت حقیقت مطلق سرشار از فضایل انسانی، به ویژه احساس آرامش قلبی بوده، و با آرمان محبت به خداوند و دیگر ابنای بشر در همه عرصه های زندگانی فردی و اجتماعی همراه با نور امید و شور و نشاط برای دست یافتن به ملکوت خداوند تلاش می کند. دراین راستا، مارتین لوتر نیز به عنوان یک الهی دان مسیحی و مدعی اصلاحات دینی کوشش می کند با بازتعریف نوینی از ایمان مسیحی، که عبارت است از شناخت درست قلب درباره خداوند به مثابه هدیه و لطف الهی، راه را برای رسیدن به سرمنزل مقصود، که همانا نجات و رستگاری و یگانگی با اوست، هموار سازد. درعین حال، به نظر می رسد چنین ایمانی که در آن عقل و اراده هیچ نقشی را ایفاء نمی کنند، توجیه ناپذیری عقلانی، جبرگرایی و پیرو آن انحصارگرایی را در خود دارد.
خلاصه ماشینی:
ازاین روی، مارتین لوتر نیز که خود آگاه به این مناقشه تاریخی بوده، با زدودن نقش عقل انسانی دراین باره ، فرآیند شکل گیری و پذیرش ایمان را لطف و موهبت الهی دانسته ، و معتقد است که ایمان بنیان دین است ، وماهیت آن آگاهی از درستی و راستی قلب نسبت به وجود خداوند و اعتماد و اطمینان استوار باطنی به وعدههای اوست که آمرزیدگی و نجات را به ارمغان میآورد.
بنابراین ، وقتی انسان مسیح (ع ) را آنگونه که از راه ایمان به کلام خداوند آموخته است ، به دست میآورد، و با اطمینان کامل قلبی خود به وی معتقد میگردد، امری که نمیتواند بدون اراده رخ دهد، آنگاه به واسطه این شناخت عادل میگردد (.
زیرا در نگاه لوتر اعتماد به قلب به این امر دلالت دارد که هیچ کس به نیابت از ایمان کسی دیگر و هیچ کس بدون به دست آوردن فردی عمل و شایستگی نجاتبخشی مسیح (ع ) که دارای اعتبار عام است ، رهایی نمییابد ,٢٠٠٨ ,Kim) .
١٤٤-١٤٣ ,٢٠٠٨ ,Kim)؛ بدانجهت که «شناخت مسیح (ع ) و ایمان عملی انسانی نیست ، بلکه به طور مطلق هدیه ای الوهی است ؛ همانگونه که خداوند ایمان را میآفریند، به همانگونه نیز ما را در آن حفظ میکند» (٦٤ /٢٦ ,١٩٨٦-١٩٥٥ ,Luther).
بدین لحاظ، انسان برای دریافت و پذیرش عدالت الهی انفعالی کاری جز تسلیم و اعتماد انجام نمیدهد، یعنی پیبردن و اعتقاد به این که مسیح (ع ) برای ارزانی داشتن خرد اشراقی، عدالت ، پاکی و رهایی از جانب خداوند آفریده گردیده است (٨ /٢٦ ,١٩٨٦-١٩٥٥ ,Luther).