چکیده:
حریم خصوصی ازجمله مفاهیم دشوار است که ارائه تعریف جامعومانع و مورد اتفاق از آن در علم حقوق وجود ندارد. در فقه امامیه نیز از این مسئله تعریف و مصطلح شرعی یا متشرعی خاصی ارائه نشده است. از منظر فقه امامیه دو نوع تجسس حرام وجود دارد: یکی تجسس در حریم خصوصی افراد که بهطور مطلق بر اساس آنچه از ادلهی احکام در فقه امامیه بیان شد، حرام است و دیگری تجسس بر ضد نظام اسلامی است که از نگاه فقه امامیه حرام است. خداوند در قرآن کریم و نیز در احادیث معصومین(ع)، تجسس و کنجکاوی در امور دیگران را نهی نموده است، حریم خصوصی افراد را محترم شمرده، تعدی به آن را تقبیح کرده است. شمول این دستورالعمل عمومی است و استثنایی در آن قید نشده است تا تجسس در امور دیگران برای عدهای جایز باشد و برای عدهای دیگر جایز نباشد. بهطور کلی از مفاد و محتوای آیات و روایات و دیگر ادله استفاده میشود که حکم حرمت جاسوسی و تجسّس دارای حدومرز خاصی بوده و بر تمام مصادیق آن نمیتوان حکم حرمت را بار کرد. بر این اساس از دیدگاه اسلام مسلمانان دارای عزت، شان و حرمت میباشند و کسی حق هتک آن را ندارد و اصل اولیه اجتماعی اسلام احترام به دیگران و عدم تجاوز و عدم تجسّس از آنها و درنهایت حرمت انکشاف آنچه افراد، خدا و رسول(ص) از محصول آن خشنود نمیگردند.حریم خصوصی ازجمله مفاهیم دشوار است که ارائه تعریف جامعومانع و مورد اتفاق از آن در علم حقوق وجود ندارد. در فقه امامیه نیز از این مسئله تعریف و مصطلح شرعی یا متشرعی خاصی ارائه نشده است. از منظر فقه امامیه دو نوع تجسس حرام وجود دارد: یکی تجسس در حریم خصوصی افراد که بهطور مطلق بر اساس آنچه از ادلهی احکام در فقه امامیه بیان شد، حرام است و دیگری تجسس بر ضد نظام اسلامی است که از نگاه فقه امامیه حرام است. خداوند در قرآن کریم و نیز در احادیث معصومین(ع)، تجسس و کنجکاوی در امور دیگران را نهی نموده است، حریم خصوصی افراد را محترم شمرده، تعدی به آن را تقبیح کرده است. شمول این دستورالعمل عمومی است و استثنایی در آن قید نشده است تا تجسس در امور دیگران برای عدهای جایز باشد و برای عدهای دیگر جایز نباشد. بهطور کلی از مفاد و محتوای آیات و روایات و دیگر ادله استفاده میشود که حکم حرمت جاسوسی و تجسّس دارای حدومرز خاصی بوده و بر تمام مصادیق آن نمیتوان حکم حرمت را بار کرد. بر این اساس از دیدگاه اسلام مسلمانان دارای عزت، شان و حرمت میباشند و کسی حق هتک آن را ندارد و اصل اولیه اجتماعی اسلام احترام به دیگران و عدم تجاوز و عدم تجسّس از آنها و درنهایت حرمت انکشاف آنچه افراد، خدا و رسول(ص) از محصول آن خشنود نمیگردند.
خلاصه ماشینی:
گاهی نیز تجسس و مشتقات آن در متون فقهی و روایی به معنای خیانت به حکومت اسلامی و بیضه اسلام به کار میرود و حکم تکلیفی آن بر اساس ادله احکام در فقه امامیه حرمت است، چنانکه هم اطلاق آیه شریفه 12سورهی حجرات شامل این مصداق از تجسس میگردد و هم آیه شریفه: «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا بطانه من دونکم لا یالونکم خبالا ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الایات ان کنتم تعقلون».
البته برخی از قراء آیه شریفه را «لا تحسسوا» و با حاء مهمله خواندهاند که چنانکه گذشت در معنای «تحسس» و «تجسس» بین علما اختلاف وجود دارد، گروهی مانند اخفش میگویند: این دو کلمه از جهت معنا از همدیگر دور نیستند؛ زیرا معنای تجسس از چیزی پوشیده و مستور تفتیش نمودن است و «تحسس» دنبال خبر رفتن _چه مستور باشد و چه غیر مستور_ است.
(حائری تهرانی، 1377ش، ج1، ص200) این تفسیر مذکور همان بیان ابن عباس و قتاده و مجاهد است (طبرسی، 1406ق، ج23، ص219) نصر بن محمد در تفسیر «لا تجسسوا» میگوید: یعنی از عیوب برادران دینی خود بحث نکنید.
(حویزی، بیتا، ج5، ص93) در این حدیث شریف یکی از راههای تجسس یعنی استماع به اقوال دیگران نهی شده است و دلالت دارد بر اینکه دخالت در حیطة شخصی افراد نهتنها مذموم خود آنهاست بلکه خداوند متعال نیز آنها مذموم میشمارد زیرا در صدر حدیث فاعل آن را معذب در روز قیامت میداند.