چکیده:
بیان مسئله:متفکران بسیاری در رابطه با مقولة شهر، نظریات گوناگونی ارائه کردهاند. از این میان «گئورگ زیمل» آلمانی، شهر را به عنوان یک ساخت اجتماعی میپنداشت تا یک واقعیت ماهیتا فیزیکی و مادی. زیمل با ارائة پنج بعد فضایی، شهر را واقعیتی ذهنی میداند که در بستری از برهمکنشهای اجتماعی شکل میگیرد. خیابان انقلاب تهران علاوه بر اینکه به عنوان یکی از نمادهای گسست تاریخی در شکل رشد شهر تهران به شمار میرود، بستر مطالبات سیاسی کشور نیز بوده است و با بهدوشکشیدن خصایصی چون وجوه تجدد و مدرنیته و همچنین با داشتن موقعیت جغرافیایی و نظام دسترسی ویژه در مرکز شهر و قابلیت جذب جمعیت، به مرزهای اجتماعی و انحصار فضایی که زیمل از آن صحبت میکند، دامن میزند.
هدف:مقالة پیش رو سعی دارد با مداقه در صورتبندیهای اجتماعی در خیابان انقلاب تهران، ابعادی از آرای زیمل را در رابطه با مکانمندی این صورتبندیها در فضای شهری مورد بررسی قرار دهد.
روش تحقیق:خیابان انقلاب تهران به واسطة سطح بالای کنشگری و تنوع صورتبندیهای اجتماعی که محصول رویدادهای تاریخی، موقعیت جغرافیایی و ... است، به عنوان نمونة موردی برگزیده شد. نگارندگان با جمعآوری اسناد تصویری و متنی به شکل میدانی و کتابخانهای، رصد اسناد مرتبط در فضای مجازی و سپس تحلیل اکتشافی-تطبیقی، سعی در تبیین کنشهای اجتماعی این خیابان از خلال آرای زیمل را داشتهاند.
نتیجهگیری:با توجه به مبانی زیمل در رابطه با مفاهیم کلان اجتماعی چون یکتایی، مرز و ... و روش پیشنهادی او، یعنی کاویدن ظریفترین برهمکنشهای اجتماعی در راستای کشف قویترین پیوندهای اجتماعی، اسناد گردآوریشده همگی گواه شکافی اجتماعی از منظر تفکر سیاسی-مدنی در خیابان انقلاب تهران هستند. کنش و شکاف اجتماعی یافتشده، از رهیافت مبانی زیمل نهتنها قابل توضیحاند بلکه همان طور که او مطمح نظر داشت، همگی مکانمند هستند.