چکیده:
بر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات دربارۀ نقشهای ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله میشود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال مییابد. به عقیده آنها این الگوی ارتباطی در تمام کنشهای ارتباط کلامی مصداق دارد و ارسال پیام نیاز به زمینهای دارد که یا رمز کلامی است یا در قالب کلام گنجانده میشود. عارف آن هنگام که میخواهد جهانی را نشان دهد که در آن الفاظ کارکرد خود را از دست میدهند، گاه به نقل داستانهایی در ستایش خاموشی میپردازد و گاه خود نیز خاموش میشود. با توجه به الگوی ارتباطی یاکوبسن میتوان از خاموشی در فرآیند ارتباط به خوبی بهرهمند شد و لذت حاصل از دریافت سکوت را در شش نقش ارتباطی گفتار جستوجو نمود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که کاربرد برخی از نقشهای ارتباطی سکوت در کلام مولانا مانند نقش ترغیبی و نقش ارجاعی دارای بسامد بیشتری است.
خلاصه ماشینی:
بررسي معناشناسي گفتمان خاموشي در تخلص مولانا بر اساس غزليات شمس * تاريخ دريافت : ٩٧/٧/٢٢ زهرا ايراني تاريخ پذيرش : ٩٧/١٠/٢٤ ملک محمد فرخزاد ** *** رضا حيدري نوري چکيده بر اساس نظريات ساختگراي ياکوبسن و افرات دربـارة نقـش هـاي ارتبـاطي کـلام بـين گوينده و مخاطب ، پيامي معنادار مبادله ميشود که از طريق يک مجراي فيزيکي انتقال مييابد.
خصلت اين نوع خاموشي آن است که اسـرار آن در پس تأويل مخاطب آشکار ميشود، حال سؤال اين است که اگر قرار بود خاموشي نگفـتن يا فقدان نگفتن باشد، چگونه مي شـد چيـزي را کـه وجـود نـدارد تأويـل کـرد؟ ناگفتـه پيداست که تأويل چيزي اعم از سکوت يا گفتار تنها زماني اتفاق ميافتد که در پـس آن رويدادي يا افقي ارائه شده باشد و اگر جز ايـن باشـد درک معنـاي اوليـه و ثانويـه از آن امکان پذير نيست ، بنابراين زماني ميتوان گفتماني را ارائـه داد کـه يـا « وجـود» داشـته باشد و يا اگر وجود نداشته باشد بتوان با توجـه بـه روح حـاکم بـر سـاختار مـتن ، آن را استخراج نمود.
بر اساس نظريه ياکوبسن درباره نقش هـاي ارتبـاطي کـلام بـين گوينـده و مخاطـب ، پيامي معنادار مبادله ميشود که از طريق يک مجراي فيزيکي انتقال مييابد، اين الگـوي ارتباطي در تمام کنش هاي ارتباط کلامي مصداق دارد و ارسال پيام نياز به زمينه اي دارد که اين زمينه يا رمز کلامي است يا در قالب کلام گنجانده ميشود.