چکیده:
بشر از لفظ به عنوان ابزاری برای انتقال معنای مورد نظر خود استفاده میکند. لفظ به واسطة ارتباطی که به صورت قراردادی با معنا دارد معنای مورد نظر گوینده را به دیگری منتقل میکند. ولی گاهی لفظ برای انتقال معنایی غیر از معنایی که برای آن وضع شده است به کار گرفته میشود. اگر لفظ و معنا پیوندی با هم ندارند، چگونه لفظ میتواند آن معنا را منتقل کند؟ در پاسخ گفته شده است که انتقال معنا در چنین مواردی (استعمال مجازی) به کمک قرینه محقق میشود. در این مقاله مفهوم قرینه و نحوة کارکرد آن در انتقال معنا مورد بررسی قرار گرفته است. در برخی موارد قرینه به همراه لفظ اصلی برای معنای دوم وضع شده است. علاوه بر این، قرینه از راه رابطة منطقی که با معنای اجزای دیگر متن دارد، معنای مورد نظر گوینده را منتقل میکند. در ضمن، نظریة پذیرفته شده دربارة نحوة کارکرد قرینه نسبت به برخی موارد عرفی و حقوقی تطبیق شده است.
خلاصه ماشینی:
٤ محقق قوچاني ره در بحث استعمال مجازي در رد اين نظريه که لفظ براي معناي مجازي نيز وضع شده اسـت ، مي گويد دلالت (و نه استعمال ) لفظ بر معناي مجازي به سبب قرينه است : قوچاني ، علـي ، تعليقة القوچاني علـي کفاية الأصول، جلد ١، [انتشارات : ندارد]، ١٤٣٠ ق، ص٦١.
اما قرينه چگونه مراد گوينـده را منتقل مي کند و در انتقال آن نقش بازي مي کند؟ آيا با وجـود قرينـه ، همچنـان وضـع (رابطـة اعتباري ميان لفظ و معنا) نيز در اين انتقال معني مؤثر است ؟ در بـدو امـر پاسـخ ايـن پرسـش را مي توان در دو رويکردي که در تحليل استعمال مجازي بيان شده است ، يافت .
بدون وجود قرينه مراد گوينده معلـوم نمـي شـود؛ زيـرا پذيرفتيم که لفظ فقط از طريق وضع بر معنا دلالت دارد و به همين دليل اگر لفظي بـه کـار رود، معناي موضوع له آن به ذهن مخاطب خطور مي کند.
بااين حال ، بايد توجه داشت که مخاطب تا زماني که قرينه اي لفظي براي انتقال معنـاي مـراد گوينده به خود مي يابد، نمي تواند به قرائن غيرلفظي تمسک کند، مگر اينکـه احـراز کنـد آن امـر غيرلفظي في الواقع قرينة مراد گوينده است ؛ زيرا قانون وضع اقتضـا دارد اگـر لفـظ بـراي انتقـال معناي مراد به کار برده شد، خود لفظ وسيلة انتقال معنا باشد؛ در غير اين صورت استفاده از لفـظ 3 لغو و بي مورد خواهد بود و اين با فرض حکيم بودن گوينده در تضاد است .