چکیده:
دوران امام سجاد(ع) دوران بسیار سختی بود. ارزشهای دینی بهشدت دچار انحراف شده و گستاخی «بنیامیه» به حدی رسیده بود که مردم را برده خود میدانستند. اوضاع مردم در این دوره طوری بود که دو گروه فقط میتوانستند در امنیت باشند؛ گروهی که نسبت به جامعه بیتفاوت بودند و گروهی که در دربار موقعیتی داشتند که دین و شریعت خود را قربانی شکم، غریزه و موقعیت میکردند. امام سجاد(ع) در این زمان بهطور دائمی از خود مراقبه و محاسبه داشتند و اعمال خود را در برابر خدا بهطور دقیق انجام میدادند و بیشترین اخلاص ایشان در برابر خدا بود. آن حضرت همه امور اجتماعی را (خانواده، مردم و خلفا وقت) با معنویت خود بهخوبی مدیریت میکردند. هدف از نگارش این مقاله توجه به مدبر بودن امام سجاد(ع) در عصری است که اختناق شدید ازنظر اجتماعی و سیاسی در جامعه پدید آمده بود و آگاهی امام از وضع موجود در جامعه و مدیریت آن به نحو احسن است. نوع رفتار و گفتار و کردار امام سجاد(ع) و تمامی ائمه اطهار (علیهمالسلام) و مدیریت آنان بر جامعه میتواند بهترین الگو برای ما در اداره جامعه باشد.
خلاصه ماشینی:
هدف از نگارش اين مقاله توجه به مدبر بودن امام سجاد(ع ) در عصـري اسـت کـه اختنـاق شـديد ازنظـر اجتماعي و سياسي در جامعه پديد آمده بود و آگاهي امام از وضع موجود در جامعه و مديريت آن بـه نحـو احسن است .
(دعايي، ١٣٨٠، ص ١٤٣) آنچه گذشت ، گذري اجمالي به نظام سياسي حاکم بر بخش وسيعي از قلمـرو اسـلامي بـود و در همـين زمان در بخش ديگر »زبيريان « به رياست »عبدالله ابن زبير« مشغول حکومت بودندکه اينان با رقيبان خود »امويان « در يک نقطه اشتراک داشتند و آن نقطه ، عدوات با دودمـان پيـامبر (صـلي الله و عليـه و آلـه ) و همدستان آن ها در قتل ، کشتار و فشار بر »بني هاشم « بود که اين همه در تاريخ بـه خـوبي تثبيـت گرديـده است .
(دعـايي، ١٣٨٠، ص ٣٩٨) ٣-٢-١-٣ ارتباط و مديريت معنوي امام سجاد(ع ) با بردگان و زيردستان برخورد و ارتباط حضرت با بردگان و زيردستان خود به گونه اي بوده است کـه آن هـا از حضـرت احسـاس »امنيت « ميکردند؛ و اين نکته مهم در تنظيم چگونگي ارتباط با زيردستان در محيط هاي مختلف اسـت و علي العلوم چنين نيست که خادمان و زيردستان و کارگران از مسـئولين ارشـد و مواليـان خـود احسـاس امنيت داشته باشند.