چکیده:
مفهوم یقین از جمله مفاهیمی است که در حوزههای متعددی مانند فلسفه و عرفان موضوع بحث قرار میگیرد. در عرفان اسلامی نیز عارفان مسلمان به مفهوم یقین با توجه به استعمال آن در آیات قرآن کریم و روایات توجه کردهاند. هدف نویسنده در مقاله حاضر بررسی مفهوم یقین در آثار ابن عربی است. نویسنده با مراجعه به آثار ابن عربی تلاش میکند تا ضمن بیان چیستی مفهوم یقین از دیدگاه ابن عربی به آثار و مراتب آن نیز اشاره نماید. نتیجهای که محقق با تکیه بر تحلیل دیدگاه ابن عربی در مورد مفهوم یقین بدان رسیده است توجه به تمایزی است که وی در مورد یقین روانشناختی و یقین منطقی ایجاد مینماید. همچنین در مورد مراتب یقین در کنار اقسام سه گانة آن وی قسم جدیدی بنام «حقیقة الیقین» را نیز معرفی مینماید. البته مقصود ابن عربی از یقین نه مطلق یقین، بلکه یقین خاصی است که ارزش دینی و عرفانی داشته و تنها از طریق عبادت به دست میآید. نوآوری دیگری که میتوان در دیدگاه این عربی شناسایی نمود مسالة اعتقاد وی به «یقین بلا محل» است که مصداقی از آن را با استناد به یکی از آیات قرآن و بر طبق برداشت خاص خود نشان داده است. اما به نظر میرسد مسالة یقین بلا محل با دیدگاه کلی ابن عربی در مورد عرض، مبنی بر نیازمند دانستن آن به موضوع و محل، در تعارض آشکار است. ضمن آن که به تصریح خود ابن عربی، یقین به عنوان امری مستقل و قائم به خود در خارج موجود نمیشود، بلکه متکی به انسان موقن است، همانند قیام علم به عالم. اما اگر یک عملی را محل یقین بدانیم، باید گفت چنین فرضی خارج از طور عقل متعارف است.
خلاصه ماشینی:
از این رو یقینی که مورد نظر ابن عربی است مطلق یقین نیست، بلکه یقین خاصی است که ارزش دینی و عرفانی دارد و پس از مراحلی از عبادت خداوند حاصل میشود و نهایتا بصیرت و بینشی است که شخص در مورد امری یافته است و حکمش نوعی سکون و آرامش نفس است نسبت به امری که یقین بدان تعلق گرفته.
بنابر این ارزش و اعتبار سکون و درجات آن، وابسته به نوع یقین و درجات آن خواهد بود و «درجات یقین، وابسته به درجات معرفت است و درجات معرفت، همان طور که از یک سو یقین را به لحاظ بینش به دنبال دارد از سوی دیگر به لحاظ گرایش، آرامش را(نیز) به بار میآورد».
با این وجود ابن عربی یقین را به کلی هم از علم جدا نمیداند، لذا در جای دیگر پس از اشاره به مراتب یقین، گوید: یقین از ابتدای مراتبش اسمی است که جامع علم و طمأنینه میباشد.
». ابن عربی بر طبق این روایت، برای یقین علاوه بر مراتب سه گانة یقین مورد اشاره در قرآن، مرتبه چهارمی تحت عنوان حقیقة الیقین قائل شده است.
(همان: 627-628) البته مثالی که ابن عربی مطرح نموده است هر چند برای دو مرتبة قبلی یقین کافی و گویا است، اما از بیان کامل و دقیق خصوصیات و نتایج معرفت شناختی و هستی شناختی در مرتبة حق الیقین که محدود به درک مسایل تشریعی و اسرار آن نیست قاصر و نارسا به نظر میرسد.
همچنین علی رغم اینکه ابن عربی مراتب سه گانه یقین را میپذیرد و اساسا تشکیکی بودن مفهوم یقین را مورد تایید قرار میدهد، با وجود این وی به مرتبه دیگری از یقین به نام حقیقة الیقین نیز توجه نموده است..