چکیده:
بحث کمال در اندیشه ارسطو و ابن سینا جایگاههای متفاوتی دارد. هم ارسطو و هم ابن سینا کمال را به کمال اول و کمال ثانی تقسیم کردهاند. ایندو چه تفاوتی باهم دارند و هریک این مفاهیم را به چه معانی بکار بردهاند و حوزۀ استفاده از آنها کجاست؟ آیا ابن سینا از ارسطو متأثر شده یا از او فراتر رفته است؟ ارسطو برای بحث از کمال از دو واژه «انرگیا و انتلخیا» بحث کرده است و در جایگاههای متفاوتی در مابعدالطبیعه، علم النفس، طبیعیات و اخلاق از آن بحث کرده است؛ او در علم النفس و بحث حرکت از کمال اول و کمال ثانی سخن گفته است؛ برای او کمال اول مرحلۀ مقدماتی کمال ثانوی است؛ در علم النفس کمال اول جنبهای از قوه دارد و در حرکت کمال ناقص است؛ ابن سینا در آثار مختلفش کمال اول و ثانی را مرتبط با موضوعات طبیعی مانند حرکت، نفس، و بعضا درباره خداوند و نسبتش با مخلوقات بکار برده است. درمورد نفس، با دو نگاه به نفس از حیث ارتباطش با بدن و نیز از حیث مجرد دانستن آن دو نگاه به بحث کمال دارد و کمال برای او وجودی و اشتدادی است و کمال ثانی تابع کمال اول است. قصد این نوشتار بحث دربارۀ این تقسیمبندی به کمال اول و ثانی و موضع آن در ارسطو و ابن سیناست.
خلاصه ماشینی:
ايندو چه تفاوتي باهم دارند و هريک اين مفاهيم را به چه معاني بکار برده اند و حوزة استفاده از آن ها کجاست ؟ آيا ابن سينا از ارسطو متأثر شده يـا از او فراتر رفته است ؟ ارسطو براي بحث از کمال از دو واژه «انرگيا و انتلخيا» بحث کـرده اسـت و در جايگاه هاي متفاوتي در مابعدالطبيعه ، علم النفس ، طبيعيات و اخلاق از آن بحـث کـرده اسـت ؛ او در علم النفس و بحث حرکت از کمال اول و کمال ثاني سخن گفته است ؛ بـراي او کمـال اول مرحلـۀ مقدماتي کمال ثانوي است ؛ در علم النفس کمال اول جنبه اي از قوه دارد و در حرکت کمـال نـاقص است ؛ ابن سينا در آثار مختلفش کمال اول و ثاني را مرتبط با موضوعات طبيعي مانند حرکت ، نفس ، و بعضا درباره خداوند و نسبتش با مخلوقات بکار برده است .
درمورد نفس ، بـا دو نگـاه بـه نفـس از حيث ارتباطش با بدن و نيز از حيث مجرد دانستن آن دو نگاه به بحث کمال دارد و کمـال بـراي او وجودي و اشتدادي است و کمال ثاني تابع کمال اول است .
دربارة علم الـنفس ارسـطو و ابن سينا مقالات بسيار هستند؛ درخصوص کمال در تعريف نفـس و نيـز تبيـين مفـاهيم «انرگيا» و «انتلخيا» نگارنده مقاله اي دارد که در منابع نيز ذکر شده است .
مطابق تعريف ابن سينا از کمال اول ، عقل در وجود خود به اين صورت مجرد نيازمند است .