چکیده:
رشد فزاینده علم و تکنولوژی و پیدایش انقلاب صنعتی در جوامع انسانی موجب تغییر در شرایط کاری و
به تبع آن بروز ناآرامی و اعتراض در حیطه روابط صنعتی گردیده است. این ناآرامیها بعضا سبب توقف
خط تولید، تعطیلی کارگاه و یا اختلال در نظم کارگاه و جامعه میشوند. استان یزد نیز با دارا بودن صنایع
بزرگ و جامعهی کارگری با حجم بالا، از این قاعده مستثنی نبوده و ناآرامیهایی در آن رخ میدهد.
برهمین اساس، تحقیق حاضر اولا هدف شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر ناآرامیهای صنعتی در صنایع
٩٤ ) را داشته، و در ضمن سعی در ارائه راهکارهای - منتخب استان یزد در بازه زمانی یکساله (بهمن ماه ٩٣
مناسب جهت پیشگیری و کاهش این ناآرامیها را دارد. روش این تحقیق از جهت هدف کاربردی و از
نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل سه گروه؛ دولت، کارگران و کارفرمایانی است که در
قالب شش شرکت بزرگ صنعتی استان فعالیت دارند و در یک سال گذشته به صورت مستقیم با
ناآرامیهای صنعتی روبه رو بودهاند. عوامل اثرگذار بر ناآرامی از روش دلفی فازی، شناسایی شدند. سپس
و بردا و به کمک نرم افزار مربوطه تجزیه تحلیل FTOPSIS دادههای پژوهش با بهرهگیری از روش های
و رتبهبندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که مهمترین عامل موثر بر ناآرامیهای صنعتی، عامل مدیریتی و
سازمانی است و عوامل فردی، اقتصادی، قانونی و سیاسی در ردههای بعد قرار گرفتند. ضمنا از میان
مولفههای عوامل مذکور، تاخیر در پرداخت حقوق و دستمزد در رتبهی اول اهمیت قرار گرفت
خلاصه ماشینی:
اين استان يکي از قطب هاي صنعتي کشور محسوب ميشود و بعضا عواملي از قبيل تعارضات ميان کارگر و کارفرما درآن به وقوع ميپيوندد، طبق آمار کميسيون کارگري استانداري در يک دوره ي ١٨ ماهه (فرودين ماه ١٣٩٢- 1- Cowman & Keating شهريور ماه ٩٣) بيش از ٥٠ مورد اعتراضات کارگري در سطح صنايع استان رخ داده است که اين واقعه جمعيتي حدود ١٣٠٠٠ نفر را در برميگيرد (کميسيون کارگري استانداري، ١٣٩٣) که اين موضوع اهميت تحقيق حاضر را نشان ميدهد.
که اصطلاحا ناآراميهاي صنعتي نامگذاري ميشوند، درآن به وقوع ميپيوندد؛ پژوهش حاضر به دنبال پاسخگويي به اين سوال ميباشد که چه عواملي موجب ناآرامي در صنايع استان ميشود و چه راهکارهايي ميتوان براي کاهش اين ناآراميها اتخاذ کرد؟ بنابراين ، با توجه به مسئله اصلي که مطرح شد تلاش شده تا، ابتدا عوامل موثر براين ناآراميها را شناسايي، سپس با استفاده از روش هاي پيشرفته فنون تصيم گيري عوامل مذکور اولويت بندي، در نهايت راهکارهاي مورد نظر ارائه گردد.
براساس اين نظريه سيستم روابط صنعتي قسمتي از سيستم اقتصادي يک جامعه نيست بلکه براي خود جدا و مشخص است که به طور جزئي 1- Befort & Budd 2- Social Acion Theory 3- Class Conflict Theory 4- Budd & Bhave 5- Systems Theory سيستم هاي تصميم گيري اقتصادي و سياسي را، که با آنها تعامل دارد، تحت پوشش قرار ميدهد (جعفرنژاد، ١٣٦٩).