چکیده:
تمدن نوین اسلامی یکی از مباحث نوظهور در اتمسفر فکری انقلاب اسلامی محسوب میشود. در این میان، بررسی بنیادهای این تمدن و نیز فرآیند و عناصر دخیل در شکلگیری آن، موضوعی است که این پژوهش به مثابه یک مسئله کلیدی به آن نگریسته است. ازآنجاکه هر تمدنی از یک عقلانیت روشن برخوردار است، مسئله فرعی پژوهش، بررسی این عقلانیت از زاویه سیاسی است که با ترکیب دو روش اجتهادی و گراندد تئوری دنبال شده است. در این پژوهش، تمدن نوین اسلامی فرآیندی است که با استفاده هدفمند از سرمایه تمدنی و تکیه بر ظرفیتهای انقلاب اسلامی بهدنبال تجسمبخشی به تعالیم اسلامی است. بنابراین، جغرافیای سیاسی ایران نقش محور و جهان اسلام نقش میدان را در این تمدن برعهده دارند. از طرف دیگر، عقلانیت سیاسی مبتنی بر دکترین امامت، جدای از وجه مشروعیتزایی آن، با فراهمسازی یک نظم سیاسی ممتاز، تکیهگاه اصلی تمدن نوین اسلامی بهشمار میرود.
<div style="text-align: justify;">Modern Islamic civilization is considered as one of the emerging issues in the Islamic atmosphere of the Islamic Revolution. Meanwhile, the study of the foundations of this civilization, as well as the process and elements involved in its formation, is the subject of this study as a key issue. Since every civilization has a clear rationality, the subsidiary issue of the study is to study this rationality from the political angle which has been pursued by combining two methods of ijtihad and grounded theory. In this research, modern Islamic civilization is a process, purposefully useing the civilization capital and relying on the capacities of the Islamic Revolution, in order to visualize Islamic teachings. Therefore, the political geography of Iran plays as centre and the Islamic world as a field in this civilization. On the other hand, political rationality based on the doctrine of Imamate, apart from its legitimacy-giving state, is the basis of the modern Islamic civilization by providing a privileged political order.</div>
خلاصه ماشینی:
در منظر عقلانیت سیاسی، چه نظم مشخصی بر تمدن نوین اسلامی حاکم میباشد؟ برای پاسخ به این پرسش سه ضلعی، ابتدا تلاش خواهد شد ضمن بررسی سیر تطور تاریخی تمدن اسلامی، نقاط عطف و همچنین فرازوفرود آن، علل احیاء تفکر تمدنی و به تبع آن، فرصتهای بهوجود آمده برای شکلگیری مجدد آن در عصر انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
(متز، 1388: 9) اما مهم این است که شکوه تمدنی قرن 4 و 5، بیش از هر چیز مرهون نهضت عظیم علمی امام باقر× و امام صادق× است؛ (مطهری، 1372: 166 ـ 144) بنابراین، بیش از آنکه تمدن شکوهمند قرن 4 و 5 هجری محصول عباسیان باشد، محصول علما و اعتلای علم و فرهنگ و هنر آن دوران است و عباسیان را باید حاکمان باهوشی قلمداد کرد که بهترین بهره را از ظرفیت علما و همچنین، فرهنگی شدن جامعه در جهت بسط تمدن اسلامی بردند.
علت اصلی آن نیز به پیروزی انقلاب اسلامی، مقاومت چهل ساله در برابر فشارهای عظیم غرب و پیشرفتهایی برمیگردد که در عرصههای گوناگون بهویژه در عرصه علمی در جمهوری اسلامی صورت گرفته است؛ در ادامه و تیتروار به پانزده دلیل روشن (جمعی از نویسندگان، 1396: 1 / 350 ـ 335) که امکان شکلگیری تمدن نوین اسلامی را اثبات میکند اشاره میشود: یکم.