چکیده:
در پژوهش حاضر، تحلیل رفتار استخراج و صادرات نفت ایران در چارچوب عضویت در اوپک به عنوان بازیگری مهم در بازار نفت و ارائه پیشنهاد سیاستی بر این اساس در شرایط جدید مدنظر بوده است. تحلیل روابط استراتژیک، نشان می دهد که کشورهای نفتی، با توجه به مولفه های اقتصادی، دموگرافیگ و نفتی و نیاز به درآمد نفتی، تمایزاتی دارند که آنها را در قالب یک طیف بندی از کشور خرج کننده تا پس اندازکننده، با شدت تنزیل و بی صبری متفاوت، تقسیم کرده است و این گونه شناسی و چانه زنی میان این طیف، تا حد زیادی تکلیف رفتار و بازی درون اوپک را در خصوص سهمیه ها تعیین می کند. بر این اساس، پس از استخراج مدل به صورتی نوآورانه و تخمین آن برای دوره ۲۰۱۷- ۲۰۰۱، نتایج نشان دهنده رابطه قوی و معنادار رفتار و شدت تنزیل کشورهای نفتی با مولفه های فوق الذکر است؛ بویژه بازار نفت با تشدید بی صبری و افزایش تمایل عمومی برای تسریع صادرات، در واکنش به ظهور نفت شیل و تغییر چشم انداز بازار نفت، مواجه است. بر این اساس، به نظر می رسد، نقش کنونی ایران در اوپک، نابهینه است و مولفه های اقتصادی، جمعیتی و نفتی کشور، همگی دال بر ضرورت اتخاذ استراتژی ارتقای ظرفیت استخراج و نرخ بازیافت توسط ایران، ضمن حفظ عضویت در اوپک است.
The present study seeks to analyze Iran's oil extraction and export behavior within the framework of membership in OPEC as an important player in the oil market and to propose a policy for the post-sanction period. The analysis of strategic relations shows that oil economies differ in terms of the economic, demographic and petroleum components, and the need for oil revenues. Thus, these countries can be classified into two types of saver and expender, with different rates of depreciation. This typology and bargaining between the two groups largely determines the behavior of the players within OPEC. Accordingly, after designing an innovative model and estimating it during 2001-2017, the results indicate a strong and significant relationship between discount rate of oil countries with the previous components. In particular, oil market faces an increasing impatience and general tendency to accelerate oil exports in response to the emergence of shale oil and the change in oil market outlook. Accordingly, Iran's current role in OPEC seems nonoptimal, and economic, demographic and oil components indicate the need to adopt and enhance Iran's extraction capacity and recovery rates, while continuing membership in OPEC.
خلاصه ماشینی:
تحليل روابط استراتژيک، نشان ميدهد که کشورهاي نفتي، با توجه به مؤلفه هاي اقتصادي، دموگرافيگ و نفتي و نياز به درآمد نفتي، تمايزاتي دارند که آنها را در قالب يک طيفبندي از کشور خرجکننده تا پساندازکننده، با شدت تنزيل و بيصبري متفاوت، تقسيم کرده است و اين گونهشناسي و چانه زني ميان اين طيف، تا حد زيادي تکليف رفتار و بازي درون اوپک را در خصوص سهميهها تعيين ميکند.
از يکسو، با نظر به نکات فوق و بويژه با توجه به عدم تجانس اعضاي اوپک و ملحظات متفاوت که هر يک با آن درگيرند، آيا طيفبندي نظري اعضاي اوپک بر اساس افق زماني ممکن است و آيا دادههاي تجربي از اين طيفبندي حمايت ميکند؟ از سوي ديگر، بايد بررسي شود که اين طيفبندي، چگونه خود را در رفتار استخراجي و صادراتي اعضا منعکس ميکند؟ بالخره با توجه به ملحظات مدل نظري، آيا رفتار و نقش کنوني ايران در اوپک متناسب با انتظارات نظري است و ارزيابي مقايسهاي رفتار درون اوپکي، بويژه پس از ظهور نفت شيل ، چه دللتهايي براي اصلح سياستگذاري نفتي در ايران دارد؟ همچنين اين نکته نيز مطرح است که آيا با وجود محدوديتهاي تحميلي به اعضاء، ميتوان ضمن ماندن در اوپک، استراتژي صادراتي مناسب را اتخاذ کرد يا تنها راهبرد سياستي مناسب، خروج از اوپک و ترک محدوديتهاي آن و بهرهمند شدن از امکان سواري مجاني در وضعيت يک کشور غير اوپکي است.