چکیده:
در این مقاله سعی کردهایم رابطه علم و دین را از دیدگاه یکی از فیلسوفان سرشناس مکتب کیوتو ژاپنی به نام نیشیتانی کیجی بررسی نماییم. نیشیتانی از شاگردان نیشیدا کیتارو، بنیانگذار مکتب کیوتو، تحت تاثیر اندیشههای انتقادی نیچه نسبت به فرهنگ غربی میکوشد با طرح مساله نیهیلیسم نیچه در فلسفه خویش به حل مساله رابطه علم و دین بپردازد. او بر این باور است که تنها راه برای غلبه بر نیهیلیسم این است که این دو ساحت را به نحو اگزیستانسیال به هم پیوند دهیم تا معضل بیمعنایی بشر امروز درمان شود. نیشیتانی تحت تاثیر اگزیستانسیالیسم هایدگر رویکردی اگزیستانسیالیستی به مساله رابطه علم و دین دارد. طبق نظر این فیلسوف، مساله نیهیلیسم و شونیاتا (sunyata) هم مساله وجودی (اگزیستانسیال) است و هم مساله تاریخی که هر کس در وهله اول با آن مواجه میشود. در این نوشته سعی خواهیم کرد ابتدا با طرح نیهیلیسم در اندیشه او و نشان دادن جایگاه این مفهوم، به سراغ مساله رابطه علم و دین برویم تا نشان دهیم که چگونه این رابطه با این مفهوم گره خورده است.
خلاصه ماشینی:
٢. نیهلیسم به مثابه نقطه آغاز اجازه دهید با نقل قولی از نیشیتانی از کتاب خودغلبگی بر نیهیلیسم او آغاز کنیم : از یک سو نیهلیسم مساله ای است که فراتر از زمان و مکـان بـوده و ریشـه در ذات انسان دارد و لذا مسـاله ای اگزیستانسیالیسـتی اسـت کـه در آن اگزیسـتانس بـرای خودش به مثابه وجودی بیبنیاد(groundless) آشکار میشود.
این سوال مطرح می شود که آیا علت بیگانگی در عصـر حاضـر، علـم و همراه با آن تکنولوژی برخاسته از نظریه های علمی است ؟ نیشیتانی بر این بـاور اسـت که علم و علم گرایی و به تعبیری علم پرستی و سوء استفاده نابجا از علم منجـر بـه ایـن نیهلیسم شده و با کنار نهادن دین از عرصه زندگی فضا برای نیهیلیسم بـاز شـده اسـت .
نیشیتانی در مقاله «علم و ذن » مینویسد: واقعیت این است که نتیجه علم و برخی فلسفه ها، علمی و علم گرایانه ، این شده که احساس مذهبی بشر تضعیف گشته و شکاکیت و بی تفاوتی نسبت به ایمان مذهبی به تدریج شیوع فراوانی یافته است (١٩٦٥:٨٣ Nishitani) البته در نظر داشته باشید که الهیات و فلسفه سعی کرده اند به نحـوی بـه حمـلات علـم پاسخ دهند ولی روش و متدلوژی آنها از دید نیشیتانی متأثر از اندیشه اومانیستی و عقل گرایی مدرنی بوده که همخونی بیشتری با علم داشته تا دوستی با ایمان مذهبی.