چکیده:
هدف: تغییر سبک غذایی دانش آموزان و گرایش به سوی مصرف فست فودها یکی از معضلات بهداشتی در دنیای امروز است. بنابراین این مطالعه با هدف تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر کاهش مصرف فست فودها در دانش آموزان هنرستان های دخترانه شهر سنندج انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مداخله ای بوده و جامعه مورد پژوهش 160 نفر از دانش آموزان هنرستان های دخترانه ی ناحیه یک شهر سنندج می باشد. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. 80 نمونه به عنوان گروه مداخله و 80 نمونه به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بررسی و مورد تایید قرارگرفت. نحوه آموزش در گروه آزمون شامل سخنرانی، پرسش و پاسخ، پخش فیلم و استفاده از کتاب و بروشور بوده که درطول سه جلسه برگزار شد. داده های به دست آمده از پرسشنامه های تکمیل شده با استفاده از نرم افزار آماری sppss.18 و آمارهای توصیفی ( فراوانی مطلق و نسبی ، میانگین و انحراف معیار ) و آزمون تحلیلی مجذور کای و تی مستقل تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بررسی نشان داد درگروه مداخله بین میانگین نمره آگاهی، نگرش، هنجارهای انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری وعملکرد کاهش مصرف فست فود اختلاف معناداری وجود داشت (p<.05). اما درگروه کنترل آگاهی، نگرش، هنجارهای انتزاعی و عملکرد تغییری نکرده بود. تنها افزایش محدودی در کنترل رفتاری درک شده وقصدرفتاری گروه کنترل رخ داده که احتمالا سوگیری دلیل این افزایش بوده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر افزایش عملکرد دانش آموزان دررابطه با کاهش مصرف فست فود موثر بوده است. جهت تاثیرگذاری بیشتر درخصوص کاهش مصرف فست فودها در دانش آموزان؛ گنجاندن یک ساعت کلاس درس به عنوان تغذیه سالم و نیز بهره گیری از آموزش روان شناسان در جهت افزایش کنترل رفتاری درک شده و قصدرفتاری پیشنهاد می شود.