چکیده:
روایات و داستانهای کهن و عامیانه، یکی از مناسبترین بسترها جهت تجلّی و ادامة حیات ایزدان و امشاسپندان و ایزدبانوان به صورت پیکرگردانیشده است. با توجه به منبع اصلی منظومة خسرو و شیرین که روایات محلی بوده است، میتوان بازتاب چهرهها و شخصیتهای اساطیری ایران باستان را در این منظومه یافت. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی/ تطبیقی به بررسی شخصیتهای منظومة خسرو و شیرین چون: هرمزشاه، خسروپرویز، مهینبانو، شبدیز و گلگون، شیرین و شاپور و مقایسة آنها با امشاسپندان: وهومن، اشه وهیشته، خشئره وائیریه، سپنته ارمئیتی (سپندارمذ)، هئورتات و امرتات، ایزدبانو آناهیتا و ایزد باد پرداخته است. نتیجه این پژوهش آن است که شخصیتهای اشاره شده، وجوه مشترک قابل توجهی با نمونههای کهن خویش دارند. همچنین این منظومه بستر مناسبی جهت ادامة حیات ایزدان، ایزدبانوان و امشاسپندان کهن ایرانی فراهم کرده است و بایسته است بیش از یک منظومة غنایی صرف مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.
Ancient stories and folktales are one of the most appropriate contexts for the manifestation and continuation of the life of gods, goddesses and Amesha Spentan; they continue to live in different forms through metamorphosis. <em>Khosrow and Shirin</em>, composed by Nizami Ganjavi, is a famous tragic romance which its main source is local narratives. The mythical figures and characters of ancient Iran are present in this book. By using descriptive-analytical and comparative method, the present research tries to examine the characters of <em>Khosrow and Shirin</em> including Hormizd, Khosrow Parviz, Mahin Banu, Shabdiz, Golgoon, Shirin and Shapour, and to compare them with Amesha Spentan including Vohu Manah, Asha Vahishta, Kshatra Vairya, Spenta Armaiti, Haurvatat, Ameretat, Anahita and the god of wind. The results show that the characters mentioned have much in common with Amesha Spentan. Also, the book provides a platform for the presence of the ancient Iranian gods, goddesses, and Amesha Spentan, and it should be considered more than just a collected lyric poetry. <strong> </strong> <strong> </strong>
خلاصه ماشینی:
پيکرگرداني اساطير در خسرو و شيرين نظامي دکتر حسن شاميان استاديار آموزش زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فرهنگيان چکيده روايات و داستان هاي کهن و عاميانه ، يکي از مناسب ترين بسترها جهت تجلي و ادامۀ حيات ايزدان و امشاسپندان و ايزدبانوان به صورت پيکرگردانيشده است .
اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي/ تطبيقي به بررسي شخصيت هاي منظومۀ خسرو و شيرين چون : هرمزشاه ، خسروپرويز، مهين بانو، شبديز و گلگون ، شيرين و شاپور و مقايسۀ آن ها با امشاسپندان : وهومن ، اشه وهيشته ، خشئره وائيريه ، سپنته ارمئيتي (سپندارمذ)، هئورتات و امرتات ، ايزدبانو آناهيتا و ايزد باد پرداخته است .
از اين ميان ، منظومۀ خسرو و شيرين نظامي، يکي از برجسته ترين آثاري است که امشاسپندان و ايزدان و ايزدبانوان کهن ايراني به گونه اي پيکرگردان شده در آن نقش نمايي ميکنند و از اين جهت ، سبب ايجاد رابطۀ بينامتني ميان اين منظومه و اساطير و انديشه هاي کهن ايران ميشوند.
سؤال پژوهش اين پژوهش در پاسخ به اين پرسش نوشته شده است که آيا ارتباطي ميان شخصيت ها و کنشگران منظومۀ خسرو و شيرين و ايزدان و ايزدبانوان و امشاسپندان کهن ايراني وجود دارد به گونه اي که بتوان آن ها را صورت پيکرگردان شدة اساطير کهن دانست ؟ اهميت و ضرورت تحقيق در پي پاسخ به پرسش مذکور و اثبات فرضيه اي که متناسب با آن است ، رويکرد مخاطبان و نظامي پژوهان و ناقدان ادبي به منظومۀ خسرو و شيرين ، متفاوت خواهد شد و آن را نه به عنوان منظومه اي صرفاً غنايي بلکه به عنوان اثري با درونمايه اي نمادين مطالعه خواهند کرد.