چکیده:
در این نوشته از متنی سخن به میان خواهدآمد که از واژه غربشناسی جهت بیان مفهومی بنیادین و هنوز فهم نشده در تاریخ اندیشه معاصر ایران بهره گرفته است؛ متن مورد نظر درباره غرب رضا داوری اردکانی است که در آن واژه غرب همچون کلیت و شرط و واژه غربشناسی همچون ناظم و هادی ما جهت شناخت غرب و نسبت ما با آن به کار گرفته شده است. پیشتر از این متن و پس از آن همین واژه ها اغلب با طیفهای معنایی بسیار آشنا و نخ نماشده توسط درکی عوامزده و ضدتفکر هم به کارگرفته شده است که بعضا دارای بار معنایی سیاسی وهمراه با نفرتی از استعمار و استثمارغرب بوده و البته آن درک سیاسی در کنار علم و تکنیک و حاکمیت سرمایه و دمکراسی و آزادی و عدالت غرب شانی از حقیقت کلی غرب و بلکه نشانهایی از وجه عریان و عیان توتالیتر بودن یا همان اطلاق جهانگسترغرب همچون تاریخ مطلق انسان را نیز داراست. هدف مقاله پیش رو جمعبندی کار ویژه چند گفتار نخستین درباره غرب است که کلیت و شرط بودن غرب را متذکر شده زیرا درک اهمیت بنیادی دو وجه معنایی واژه غرب در متن درباره غرب و دست آخر نشاندادن و تبیین توان و نقص آن برای گامهای نخستین اندیشه معاصر ما حیاتی است.
خلاصه ماشینی:
در برخی آثار او و ازجمله در متن موردنظر این نوشته درک غرب ورای تقلید و ستیز با غرب است و تنها درکی از منظومۀ آگاهی خود غرب به تاریخ خود نیست، بلکه از درک ویژۀ آگاهی معاصر ایران به غرب حکایت میکند که هرچند امکان سخن از تمامیت و فعلیت را از آن منظومه درک کرده است، ولی اشراف به آن امکان در منظومۀ آگاهی دیگری بروز کرده است که همزمان ضرورت تکوین تجدد چونان تنها راه آیندۀ ما را نیز متذکر است.
دور از انصاف است اگر گفته شود داوری بدین تجربه نیندیشیده است، زیرا بسیاری از آثار ایشان بیان مفهومی دردی است که از واقعیت جهان توسعهنیافتۀ ایران برآمده و تلاشی مجدانه و پیگیر برای بیان آن تجربۀ ویژه است و اهمیت بنیادین اندیشۀ او نیز همین دردمندی و تبیین آن است، ولی مراد من از فقدان کلیت لنفسه در متن آنست که حضور کلیت غرب در حوزههای گوناگون آگاهی معاصر ایران باید تبیین شود تا لنفسهبودن کلیت غرب در جهان ویژۀ ما آشکار شود.
3. غربشناسی در متن دربارۀ غرب شاید کتاب دربارۀ غرب تنها متن درمیان متون منتسب به فهم انسانی در ایران معاصر است که از شرایط و امکان شناخت تجدد 3 یا همان جهان مدرن میپرسد که همۀ شئون زیست ما را درنوردیده است، هرچند دارای شدت و ضعف و ذومراتب است،و در آن تلاشی آغازین ولی سختکوشانه و با دقتی درخور شأن تفکر دستکم برای روشنکردن این مسئلۀ بنیادین آشکار است.