چکیده:
ابتنای امر انسانی، مطالعۀ «فردی» و «موردهای» معنادار دربرابر مصادیق در علوم طبیعی است؛ پس در استقلال روششناختی علوم انسانی از علوم طبیعی و ابتنای علوم انسانی غیرپوزیتیو، تبیین و حفظ عمومیت مسئلهساز است. باتوجهبه اهمیت فلسفی- تاریخی ظهور علوم انسانی در آلمان قرن نوزده، این مقاله به برساخت و تبیین امکان حفظ عمومیت در علوم انسانی (علوم تاریخی و علوم فرهنگی) غیرپوزیتیو در سنت نوکانتی (مکتب بادن) براساس تفاوتهای صوری و مادی آن با علوم طبیعی میپردازد.
The Human" has based on meaningful "in-dividuals" and "cases", In contrast with "instances" in natural science. hence methodological autonomy of humanities from natural science and The constitution non-positive humanities faces challenges to explain and preserve of "generality". The Emergence of the Humanities in 19th century in Germany is philosophical-historical important event. This article presents, according to Neo-kantian-Baden school- point of view, the possibility of preserving and explaining "generality" In Humanities (historical science, cultural science) based on material and methodological demarcation between natural science and humanities.
خلاصه ماشینی:
بنابراين مسـئله اصـلي در شـکل گيري مفهوم در علوم انساني اين است : آيا تحليل علمي و تحويل واقعيت ادراکي امکان دارد که هم زمان هم پيشگويي فردي کند (مانند علوم طبيعي ) و درعين حال ، فقط توصـيف پديده ها نباشد و بتوان آن را بازنمايي علمي دانست ؟ آيـا از ابعـاد نامحـدود محتـواي ادراکي واقعيت ميتوان جنبه هاي خاصي را به گونه اي در قالب مفاهيم علمي برجسته و مستقر کرد که نه تنها اشتراک تکثر چيزها و فراينـدها، بلکـه آن را در «رخـدادي فـرد» بازنمايي کند؟ (٧٨ :Ibid) تاريخ نيز گريزي از انتخاب پديده ها نـدارد؛ پـس بايـد اصـولي بـراي انتخـاب و ساده سازي داشته باشـيم (٧١ :Ibid).
نکتۀ تأمل برانگيز اين است که محوريت «فردي » در تاريخ به معناي نبـود عموميـت نيست و اگرچه بازنمايي تاريخي شامل نام هاي خاص اسـت و ايـن موضـوع حـالتي استثنايي به اين علم ميدهد، نگاه به بازنمايي تاريخي نشان دهندٔە وجود معاني عمومي و کلي است ؛ علاوه براين ريکرت متوجه ايـن نکتـه اسـت کـه بـراي هـر حکمـي بـه عموميت ٢ نياز داريم ؛ پس ازنظر او شکل گيري مفاهيم در علوم تاريخي نيز مانند علوم طبيعي بينياز از عموميت نيست ؛ بنابراين مسئلۀ نسبت عموميت به علـوم تـاريخي در کنار نسبت فردي به آن ها بايد حل شود (٧٩ :Ibid).