چکیده:
یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشة دینی و الهیاتیِ پاسکال، بهویژه در کتاب ارزشمند او، اندیشهها، مفهوم دل است. پاسکال در این اثر، از دل برای مقاصد مختلف الهیاتی و اخلاقی بهره برده و اهمیت توجه به آن را همسان اهمیت توجه به سرشت انسان و نیز توجه به شناخت خداوند دانسته است. او دل را از سه زاویة متفاوت و یا به تعبیری، با سه کارکرد متفاوتِ عقلانی، ارادی و ایمانی، مورد توجه قرار میدهد و تلاش میکند تا نشان دهد که اگر چه برخی از فلاسفه برای انسان، قوای مختلف و متمایزی چون عقل و اراده در نظر گرفتهاند اما اساس همة قوای انسان، دل است. در این جستار، تلاش خواهیم نمود تا با توجه به تبیینها و آراء نسبتاً پراکندة پاسکال در اندیشهها، نخست به کارکردهای سهگانة دل در نظر پاسکال توجه کنیم و بیان کنیم که در نظر او، اساس همة قوای شناختی انسان در دل و اصول نخستینی است که دل، آنها را بیواسطه درک میکند. سپس نشان خواهیم داد که چگونه پاسکال، سرشت انسان و هویت او را در دل و شناختهای پیشینیای میداند که توسط دل صورت میگیرد.
One of the key concepts in the Pascal's religious and theological thought, especially in the Pensées, is the Heart. Pascal in this book uses form the Heart for different theological and moral aims and sees its importance as the importance of the knowledge of human being and the knowledge of God. He considers the Heart from three viewpoints, or by three functions, means rational, volitional and faithful. He tries to show that although some philosophers considered for human being different faculties but the basis of them in the Heart. In this article we will try to show that despite the diffused structure of Pensées, we can see threefold functions for the Heart and then will show that the Heart is the basis and foundation of the nature of human being.
خلاصه ماشینی:
او دل را از سه زاويۀ متفاوت و يا به تعبيري، با سه کارکرد متفاوت عقلاني، ارادي و ايماني، مورد توجه قرار ميدهد و تلاش ميکند تا نشان دهد که اگر چه برخي از فلاسفه براي انسان ، قواي مختلف و متمايزي چون عقل و اراده در نظر گرفته اند اما اساس همۀ قواي انسان ، دل است .
در اين جستار، تلاش خواهيم نمود تا با توجه به تبيين ها و آراء نسبتا پراکندة پاسکال در انديشه ها، نخست به کارکردهاي سه گانۀ دل در نظر پاسکال توجه کنيم و بيان کنيم که در نظر او، اساس همۀ قواي شناختي انسان در دل و اصول نخستيني است که دل ، آن ها را بيواسطه درک ميکند.
٢ اگر چه ، در ميان انديشمندان غربي، گاهي پاسکال به عنوان يکي از مدافعان الهيات طبيعي مطرح شده است ،٣ اما با مطالعۀ انديشه ها ملاحظه ميکنيم که هدف اصلي او نشان دادن اين است که «ايمان ، نتيجۀ تسخير دل ما از سوي خداوند است ، نه متقاعد کردن قواي ذهني و عقل ما از جانب او».
, Blaise Pascal: The Life and Work of a Realist, New York, Harper & Brothers, 1959, p.
اين رويکرد الهياتي، انديشه هاي مختلف پاسکال را چه در انسان شناسي و چه در مسائل ديگر فلسفي و الهياتي تحت تأثير قرار داده است ؛ تا آن جا که او نيز مانند آگوستين ، نجات انسان و حتي شناختي را که انسان با دل و حالات درونياش نسبت به خداوند پيدا ميکند، در گرو لطفي ميداند که از سوي خود خداوند شامل انسان ميشود.
- Mortimer Ernest, Blaise Pascal: The Life and Work of a Realist, New York, Harper & Brothers, 1959.