چکیده:
پیامد انقلاب اسلامی بهمثابة رخدادی سیاسی، موجی از تلاشها برای دینیسازی و اسلامیکردن زمینههای اجتماعی، فرهنگی و هنری بهشمار میآید. یکی از حوزههایی که در ساخت فرهنگی بهطور کل و سراسری متحول شد و ساخت نهادی آن استحاله یافت، نهاد سینماست. در این پژوهش، در چارچوب الگوی برساختی و از منظری گفتمانی، ضمن انتخاب هدفمند 44 فیلم سینمای دینی پس از انقلاب به روش تحلیل گفتمان انواع سوژة دینی و مکانیسمهای برساخت این سوژه واکاوی و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد مکانیسمهای برساخت سوژة دینی شامل مکانیسم استعلا، مکش، پالایش و طرد است. در گفتمان سینمای دینی شاهد تکثر سوژگانی نیستیم و سوژهها فضای محدودی برای عاملیت دارند. در این میان، نیروهای ساختاری پیوسته به عاملیت سوژهها حمله میکنند. در سینمای دینی، از این حیث شاهد تخاصمی اساسی نیستیم، بلکه نوعی قبض و بسط گفتمانی حادث میشود؛ به این معنا که بنا به اقتضاهای سیاستگذاری و تحولات زمینهای، برخی تفاسیر دین و برساخت مدلهای دینداری مرجح شده و سوژههایی، که طیف و تنوع آنها بسیار محدود است، عرصة سخنگویی یافتهاند، اما سوژههای برون از چارچوب ایدئولوژیک مسلط قادر به هژمونیکشدن نیستند.
The consequence of the Islamic Revolution as a political event was a wave of efforts to Islamize social, cultural and artistic backgrounds and making them sound religious. One of the areas that has significantly changed in the creation of culture in general and its institutional construction was transformed was the phenomenon of cinema. In this study, with the study of the forty four sample of the works of religious cinema after the revolution with the method of discourse analysis and discursive semantics, it has been tried to answer the following questions: what are the discourses of religious cinema after the revolution and what they have in discourse formulation and context. The results of this study show that, after the Islamic Revolution, cinematic texts have been found in five discourses of the Islamic Revolution, Sacred Defense, escaping urbanization and favoring life in villages, individuality, tolerance, pluralism and return. These discourses have, in turn, arranged their ideal and normal object as the sacredly revolutionary subject, the place of meaning, individualist, tolerant, and responsible truthful believer.Moreover, there are some overlaps regarding common denominators between the discourses of the Islamic Revolution and the Sacred Defense, urbanization and favoring life in village as well as the return. In the discourse of religious cinema, we do not see plurality of subjects and they have a limited space for functionality.
خلاصه ماشینی:
در سينماي ديني، از اين حيث شاهد تخاصمي اساسي نيستيم ، بلکه نوعي قبض و بسط گفتماني حادث ميشود؛ به اين معنا که بنا به اقتضاهاي سياست گذاري و تحولات زمينه اي، برخي تفاسير دين و برساخت مدل هاي دينداري مرجح شده و سوژه هايي، که طيف و تنوع آن ها بسيار محدود است ، عرصۀ سخنگويي يافته اند، اما سوژه هاي برون از چارچوب ايدئولوژيک مسلط قادر به هژمونيک شدن نيستند.
سوژة سياسي نيز ديندار و متشرع است که دينداري آن چند بعد دارد و در چارچوب هاي مسلط زمانه تعريف ميشود؛ براي نمونه در فيلم توبۀ نصوح ، لطفعليخان (که استحاله شده است ) براي رد مظالم و اموال غصبي به صاحبانش (سوژه هاي ديندار و انقلابي) رجوع ميکند، اما اين افراد ميخواهند پول ها و وجوه مادي به حساب صد امام واريز شود.
ابعاد دينداري سوژة ديني در گفتمان تفرد خودمحورانه (رجوع شود به تصوير صفحه) گفتمان تساهل و تکثرگرايي در دو فيلم مارمولک و زير نور ماه قهرمانان فيلم يا سوژه هاي ديني، روحاني هستند، اما شخصيت پردازي سينمايي، هويت بخشي جامعه شناختي اين روحاني چرخشي محسوس با گفتمان انقلاب اسلامي و دفاع مقدس دارد.
سوژة ديني به عنوان پيشوايي ديني بر اين باور است که بيش از پوسته و ظاهر دين ، بايد به مغز آن توجه کرد و با خوانشي نو و مدرن از دين ، زمينه را براي جذب حداکثري گروه هاي اجتماعي به دين فراهم آورد؛ بنابراين اسلام برساخت شده در گفتمان دينداري و تساهل گرايي تنوع و تکثر ديني، اسلامي رحماني و منعطف است .