چکیده:
مساله حجیت یا عدم حجیت «قطع حاصل از طرق غیر عادی» یکی از مسائلی است که اصولیون به آن پرداختهاند. معانی حجیت در چگونگی اثبات حجیت برای قطع دخیل است. در اثبات حجیت به عنوان معذریت و منجزیت برای قطع چند نظر وجود دارد. یک نظر ذاتی بودن است که خلاف آن ثابت شده، نظر دیگر این است که لازمه عقلایی قطع باشد و یک نظر هم این است که حکم قوه عاقله باشد.
خلاصه ماشینی:
و ما بقی از این که وجوب متابعت از آثار عقلی قطع باشد ولی معذریت و منجزیت چنین نباشند، وجود ندارد و این یعنی سید( بین جنبه وجوب متابعت و جنبه حجیت جدایی انداختهاند.
این اشکال (یعنی عدم تفکیک بین جنبه حجیت و وجوب متابعت) در چند جا از سوی سید، نسبت به شیخ مطرح میشود.
2 اگرچه این اشکال از سوی سید در مبحث قطع قطاع مطرح نشده است لکن با توجه به اینکه ادعای شیخ برای بیان حجیت قطع در موارد مختلف، شکل خاصی دارد و آن هم ارجاع مسأله به امتناع انفکاک حجیت از قطع به دلیل عدم امکان تفکیک شیء از ذاتیات خود است، همین نحو اشکال و جواب در بحث قطع قطاع نیز قابل بیان است.
معنای دیگر از حجیت در کلام شهید معنایی است که از محقق ایروانی و مرحوم سید ذکر نمودیم و آن نیز جنبه تحریک کنندگی و باعثیت قطع است و نام آن را حجیت تکوینیه مینامند.
آنجا که شیخ اعظم انفکاک حجیت از قطع را محال و مستلزم انفکاک شی عن نفسه میداند با آن نکته مشترک بین سه بزرگوار تفکیک بین دو جهت کاشفیت تام و واقع نمایی و جهت حجیت به معنای معذریت و منجزیت است.
آنچه اهیمت دارد این است که اثبات حجیت به معنای منجزیت و معذریت برای قطع غیر ذاتی و نیازمند به دلیل است برخلاف کاشفیت که ذاتی قطع، بلکه بنا بر برخی تعابیر (مثل تعبیر مرحوم اصفهانی آنجا که می فرماید: «القطع هو انکشاف») خود قطع است.