چکیده:
«قصص» از جمله اسلوبهای بیانی قرآن است که نظر به میزان پردازش آیات، از جنبههای گوناگون حائز اهمیت مینماید. یکی از این جوانب، میزان اثرگذاری کارکردهای کلامی فرق در تفسیر قصص است. با توجه به این موضوع، «کرامیه» که از فرق مهم کلامی است، نظر به باورهای منسوب در اصول توحیدی و نقش مهم این موازین در تفسیر، خیزش مطالعاتی زیادی را به خود معطوف داشته است. ازآنجاکه مبانی کلامی هر فرقه در قالب متون منتسب جلوهگر میشود، این پژوهش به بررسی تحلیلی بازتاب این اندیشهها در قصص «تفسیر سورآبادی»، بهعنوان اصلیترین منبع تفسیری کرامیه پرداخته است. مطابق این تحقیق که نتیجهای کاربردی در حوزۀ مطالعات تفسیر، کلام و ملل دارد، از یک سو انتساب صفاتی چون تجسیم، استوا، مکانیت و اعضا به این فرقه نادرست است؛ و از سوی دیگر، این آرا در شاخصههای مهم رویت و جهت، بر فحوای تفسیر قصص اثرگذارند.
The story is one of the Quranic expression patterns which is very important in terms of education. The effectiveness of theological functions of Islamic denominations over the interpretation of the Quranic stories is one of the aspects of this discussion. The monotheistic beliefs of Karamiyya, one of the Islamic schools, play an important role in the interpretation of the monotheistic verses. Focusing on the monotheistic ideas of the commentary of " Suor-Abadi", one of the important commentaries of karramiyya, in the Quranic stories, this paper is proposed. Regarding the attributes of God, findings show that, it is incorrect to attribute beliefs such as incarnation, being seated, being spacio, and having organs to this sect. This school's views on God’s vision and direction impact the interpretation of the Quranic stories.
خلاصه ماشینی:
این موضوع در خلال مباحث تفسیری نیز هویداست؛ چنانکه مؤلف در تفسیر آیۀ «وَقالوا کونوا هوداً اَو نَصارَی» (بقره: 135) در بیانی مبنی بر اینکه «مخالفان ما نیز بر مغایظۀ ما گویند که مذهب حق فریقین است؛ یعنی بوحنیفه و شافعی؛ کرامی باری کیست» (سورآبادی، 1381، ج 1، ص 127)، به گرایش مذهبیاش اعتراف نموده است و ضمن اشاره به عقاید مهم کرامیه ذیل آیۀ دوم سورۀ انفال (همان، ج 2، ص873)، از محمدبنکرام (همان، ج 3، ص 1657؛ ج 4، ص 2223 و 2426) و دیگر رجال کرامیمذهب، مانند ابوعمرو مازنی (همان، ج 2، ص 841؛ ج 4، ص 2631)، ابوسهل انماری (همان، ج 3، ص 2164؛ ج 4، ص 2284) و مکرراً از محمدبنهیصم نام برده و سخنانی را نقل کرده است (همان، ج 1، ص 21؛ ج 3، ص 1627؛ ج 4، ص 2531).
سورآبادی در مواضع متعددی از تفسیرش به مباحث کلامی توجه داشته و در این راستا به نقد دیگر فرق نیز پرداخته است (سورآبادی، 1381، ج 1، ص 561، 670؛ ج 2، ص 1085؛ ج 3، ص 1832؛ ج 4، ص 2264 و 2664)؛ اما مهمترین موضوع در باب این مباحث، باورهای توحیدی کرامیه، بهویژه تعبیر آنان از ایمان و مشتقات آن و همچنین صفات خبری مربوط به خداوند است که انتقادات زیادی را از سوی متکلمان متوجه آنان کرده است و در این مقال به بررسی جامع آنها پردخته خواهد شد: 1-5.