چکیده:
معرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز آن جلوگیری می کنند. بر اساس آیات و روایات و تجربیات بشری این نوع شناخت، در شدائد و سختی ها هنگامی که دست انسان از همه اسبابهای ظاهری کوتاه می گردد خود را نشان می دهد. همچنین به تذکر مذکران الهی که انبیاء و ائمه علیهم السلام می باشند، و عمل به دستورات آنها نیز احیاء می گردد. در این مقاله ابتدا به چیستی و چگونگی عالم ذر با توجه به آیات و روایات، پرداخته می شود و سپس چگونگی احیاء معرفت فطری، عوامل و موانع آن تبیین می گردد.
Natural knowledge is a special kind of knowledge that, unlike intellectual cognition, is not acquired, but within human beings, and according to the verses and narratives that are rooted in the worlds before the world, there is the world. The question now is how this knowledge is evident and flourishing; what causes it to be restored and what barriers prevent it from occurring. Based on the verses, narratives and human experiences, this kind of knowledge shows and appears in traumas and hardships when human hands are cut off from all apparel. It is also reminiscent of the divine men who are the prophets and the imams (as), and the practice of their commands. In this article, first, what is the nature of the world of the world, with regard to the verses and narrations, and then how to restore the innate knowledge, its factors and obstacles is explained.
خلاصه ماشینی:
با چنین دیدگاهی است که شیخ مفید آیه 172 سوره اعراف که به آیه ذر معروف است را تأویل ادبی می کند زیرا که این آیه خبر از عهد و پیمان الهی و گرفتن اقرار از ذریه حضرت آدم علیه السلام در عالم ذر دارد و لذا بر خلاف ظاهر آیه آن را از باب مجاز و استعاره می داند و معتقد است مراد از عهد بر ربوبیت خدای تعالی، پس از آمدن به دنیا با اکمال عقل و دلالت آثار صنع الهی صورت می گیرد و گواه گرفتن آنان بر خودشان همان اشهاد آثار صنع خداوند در نفوس خود آنهاست و قالوا بلی عبارت است از اقرار به ربوبیت که با دیدن آثار صنع الهی در نفوس خودشان می یابند.
( طباطبایی، 1417ق، ج8، ص320-321) ولی آیة الله جوادی آملی با وجود آنکه در مبانی فلسفی، صدرایی است و خودش هم شاگرد علامه طباطبایی است اما در این مورد بر نظر استاد اشکالاتی گرفته و میگوید مراد از آیه ذر, بیان واقعیت خارجی است و خداوند متعال به لسان عقل و وحی و با زبان انبیا, از انسان میثاق گرفته است ; در واقع موطن وحی ورسالت همان موطن اخذ میثاق است؛ یعنی در برابر درک عقلی که حجت باطنی خداست ومطابق است با محتوای وحی که حجت ظاهری است ، خدا از مردم پیمان گرفته است که معارف دین را بپذیرند.
و اگرمنظور، معرفت كلّى و نتيجهى استدلال عقلى مىبود، مىبايست چنين گفته مىشود: وَ لَوْ لا ذَلِكَ لَمْ يَعْلَمْ اَحَدٌ اَنَّ لَهُ خالِقاً يعنى هيچكس نمىدانست كه «خالقى» دارد نه اينكه چه كسى خالق اوست، آقای مصباح معرفت فطری را هم در اصل وجود خدا و وحدانیت او و هم در ربوبیت خدا برای انسان حاصل می گردد یعنی با این شناخت می یابد که خداوند هست و احد است و او صاحب اختیار عالم بوده و تمام ما سوی الله تبلور اراده اوست.