چکیده:
چند مسئله در داستان خسرو و شیرین، نظیر نحوۀ رسیدن و آشنا شدن این دو شخص، سرانجام غمانگیز آنها، بهرغم ظاهر پرنشاط رمانسهای فارسی و میزان کنش شیرین در روایت نظامی درخور توجه است. بدین سبب، برای دریافت چگونگی شکلگیری داستان و فرجام غمانگیز شخصیتهای مهم آن به بررسی و تحلیل ساختار روایت نظامی از داستان خسرو و شیرین پرداختهایم. روایت خسرو و شیرین با یک پیرفت کامل آغاز میشود. با اتمام این پیرفت، دو پیرفت اصلی شکل میگیرد که یکی کنشگری خسرو در به دست آوردن چهار مطلوب ارزشمند «شیرین، تخت سلطنت، شبدیز و باربد» و دیگری کنشگری شیرین در به دست آوردن خسرو است. پیرفتهای روایت چرخههای ثابتی از تغییر وضعیت از پایدار به ناپایدار هستند که کنشها و واکنشهای نیروهای یاریگر و مقابلهگر در دگرگونی وضعیت آنها نقشی اساسی دارند. هر پیرفت با دگرگون شدن از وضعیت متعادل به نامتعادل آغاز میشود و با امکان دگرگونی و در نهایت، دگرگونی پایان میپذیرد. این دگرگونیهای مطلوب در پایان روایت از دست میروند و نشانی از وصال دائمی در هیچ کدام از آنها دیده نمیشود.
Nizami’s narration of Khosrow and Shirin is noteworthy for several points including the way these two characters meet each other, their tragic destinies despite the joyfulness of Persian romances, and the active role of Shirin. Therefore, to study the formation of the story and the tragic destinies of its characters, the article analyzes the structure of its narrative. The narration of Khosrow and Shirin begins with a complete sequence. This sequence forms two other major sequences, which are Khosrow’s efforts to gain the four desirables (Shirin, Royal throne, Shabdiz, and Barbad) and Shirin’s efforts to gain Khosrow. The sequences of the narrative are cycles of the change of situation from the stable to the unstable; actions and reactions of the auxiliary and opposing forces have a vital role in changing the situation. Each sequence begins with a change from a balanced state to an unbalanced one and ends with the possibility of transformation and, ultimately, the materialization of transformation. At the end of the narrative, because of the narrator’s belief that worldly blessings are unstable, these desirable transformations are lost and there is no sign of permanent achievement whatsoever.
خلاصه ماشینی:
تحليل ساختار روايي داستان خسرو و شيرين نظامي 1 محبوبه اظهري دانشجوي دکتري ادبيات غنايي فارسي دانشگاه تهران محمدرضا ترکي دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران تيمور مالمير استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه کردستان عليرضا حاجيان نژاد دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٧/١٢/٧؛ تاريخ پذيرش مقاله : ١٣٩٨/١١/١ چکيده چند مسئله در داستان خسرو و شيرين ، نظير نحوه رسيدن و آشنا شدن اين دو شخص ، سرانجام غم انگيز آن ها، به رغم ظاهر پرنشاط رمانس هاي فارسي و ميزان کنش شيرين در روايت نظامي درخور توجه است .
چنـد مسئله در داستان خسرو و شيرين ، نظير نحـوه رسـيدن و آشـنا شـدن خسـرو و شـيرين ، سرانجام غم انگيز آن ها، به رغم ظاهر پرنشاط رمانس هاي فارسي و ميزان کنش شيرين در روايت نظامي درخور توجه است .
بدين سبب ، براي دريافت چگونگي شکل گيري داستان و فرجام غم انگيز شخصيت هاي مهم آن به بررسي و تحليل ساختار روايت نظامي از داستان خسرو و شيرين پرداخته ايم تا نشان دهيم کنش ها و واکنش هاي به کار رفته در روايت چه ميزان متأثر از ساختار روايي داستان است .
توالي زماني اين شکل از ارتباط ميان کنش ها و رخدادها که تابع قواعد جهان بيـرون اسـت ، در تمـام روايت خسرو و شيرين وجود دارد.
ساختار روايي دستيابي خسرو به شيرين اين پيرفت طولاني و مهم ، پيچيده ترين مسير دستيابي خسرو براي رسيدن بـه يکـي از اهداف مطلوب خود است .