چکیده:
بنابر نقل اناجیل، حضرت مسیح بر شریعت حضرت موسی تاکید داشته؛ اما پولس یهودی، مسیحیت را از مسیر اصلیاش منحرف و شریعت را از آیین مسیحیت، وفق مراد بتپرستان رومی نفی کرده است. «نهضت لوتری» در مقابل کلیسای کاتولیک به وجود آمد و خشونت و تعصب این مذهب، اگر از مذهب، کاتولیک بیشتر نباشد، کمتر نیست. اعتقاد به گناه ذاتی و نیز بخشوده شدن انسانها از این گناه (با قربانی شدن حضرت مسیح) افزون بر اینکه جامعه را گناهآلود میکند، دارای اشکالات عقلی غیر قابل توجیهی است. در دین اسلام نیز گناه ذاتی وجود ندارد تا بشر همیشه گناهآلود باشد؛ زیرا تقوا و پایبندی به شریعت، انسان را از گناه دورنگه میدارد و با نبود شریعت است که انسان نسبت به ارتکاب گناه بیقید و بند میشود.
خلاصه ماشینی:
این مقاله درصدد بیان معیارهای حقانیت دین نیست، بلکه سه مطلب که در این شبهه مورد بحث و بررسی و نقد قرار میگیرد؛ یکی اینکه مسیحیت پولسی با نفی شریعت، بهعنوان مسیحیت اصیل و ذات مسیحیت پنداشته شده است؛ دوم اینکه گناهان بشر با صلیب کشیده شدن حضرت مسیح بخشوده شده و انسان از قید شریعت آزاد گردیده است؛ اما در اسلام، بشر پیوسته گناهکار بوده و همیشه به فدیه نیاز دارد و سوم اینکه از منظر آنان، اسلام آزادی را از انسان گرفته و او را به پیامبر محتاج کرده و در قید و بند شریعت عبد خدا در آورده است.
گناه ذاتی در مسیحیت آموزه بخشیده شدن بشر از گناه ذاتی در مسیحیت پولسی، افزون بر اینکه به آیین حضرت مسیح( هیچ ارتباطی ندارد؛ اشکالات متعدد عقلی بر آن وارد است: اشکال اول: آن است که پولس خودش در این مسئله به تناقضگویی دچار شده است؛ زیرا او خود میگوید: «زن را اجازه نمیدهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلط شود، بلکه در سکوت بماند؛ زیرا ...
اسلام و شبهه گناهکار بودن انسان این ادعا که از دیدگاه اسلام، انسان همواره گناهکار و در حال فدیه دادن است به هیچ وجه با آموزههای اسلام همسو نیست؛ زیرا در دین اسلام، گناه ذاتی وجود ندارد تا بشر به آن آلوده شود و برای بخشوده شدن آن به فدیه نیاز باشد.