چکیده:
نقدهایِ درونگفتمانی به ایده علم دینی در سه دستة «بیرونی» و «درونی» و «پیامدی» قابل تفکیک است. در نقد و تأمل بیرونیِ علمِ دینی مدعیایم که اولاً دچار نوعی انفعال خفی است و ثانیاً به حائل و حامیهایی متوسل میشود که نه رافعند و نه جایز و نه صائب، و بالاخره این که تلاش چندانی برای رفع خلطهای مفهومی که در این باب وجود دارد، صورت نداده و نمیدهد. در نقد درونی آن هم نشان دادهایم که علم و دین در عین دوئیت، بیگانة از هم نیستند؛ بلکه نسبتهایی میانشان برقرار است که در چهار دسته از هم قابل تفکیکند. نخست، تأمین و عرضة «مبادی» و «متافیزیکِ» علم که از سوی دین صورت میگیرد. دوم، «انگیزهبخشی»، «اولویتشناسی» و «کاربستی» که دین برای علم رقم میزند. سوم، برگرفتن و برساختنِ «مفاهیم»، «نظریات» و «فرضیاتِ» علمی از دین به مثابه منبعی در کنار دیگر منابع و چهارم، استفادة علم از «اعتبار و حجیتهایِ» خاصِ آن دین. تنها مورد و محوری که مُبررِ اِطلاق و فرض تخصیص «دینی» برای علم است، همین آخری است که آن هم ناشدنی است؛ زیرا علم را از چارچوبِ مُحدَّد و مفروضِ آن خارج میسازد. در نقد پیامدی علم دینی نیز آوردهایم که انشعابجویی از جریان عمومی علم و برپاساختنِ علم خاصِ خود، اگر به نفع ادیانِ غیر عقلگرایی نظیر مسیحیت و برخی از فرقههای اسلامی اشعری مشرب باشد، به نفع اسلام و منطبق با آموزههای شیعی اصولی نیست. همچنین است استمدادجویی از رویکرد پستمدرن و برخی از گرایشات همسو و نزدیک به آن که نه ثمربخش است و نه به صواب.
Intra-discourse critiques of the idea of religious science can be divided into three categories: external, internal and consequential. In the external critique of religious science, we claim that, firstly, it suffers from a kind of mild passivity, and secondly, it appeals to guardians and supporters who are neither active nor permissible nor righteous. In its internal critique, we have shown that science and religion are not alien to each other in the same way as dualism; rather, there are relations between them that can be divided into four categories. Providing metaphysics of science that is done by religion. Motivation, prioritization, and the application of religion to science. Constructing scientific concepts, theories, and hypotheses from religion as a source alongside other sources. The use of science is one of the special proofs of that religion. The only thing that justifies the religious allocation for science is the latter, which is also impossible, because it takes science out of its finite and presupposed framework.