چکیده:
اندیشه مشروطهخواهی در ایران سابقه تاریخی دارد و تلاشهای بسیاری در دو سده گذشته برای مبارزه با خودسری انجام شده است. از هنگامی که خیال کنسطیطوسیون بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مهار قدرت لاحد حکومتها در جهان شناخته شد، این موضوع در ایران نیز رواج یافت. امیرکبیر و سپهسالار از اولین کسانی بودند که به فکر تدوین قانون اساسی افتادند و قانون اساسی بهعنوان یکی از سازکارهای مبارزه با استبداد توجه ایشان را جلب کرد. هرچند تلاشهای امیرکبیر با قتل او ناتمام ماند اما پس از او دامن این فکر رها نشد تا اینکه اولین طرح قانون اساسی با پایمردی میرزا یوسف خان مستشارالدوله فراهم شد. نویسندگان این طرح به زبده و گزیدهای از اصول قانون اساسی توجه کردهاند که علیرغم اختصار آن میتوانست زمینهای برای گامهای بعد باشد. توجه به مفهومی که نویسندگان این متن از قانون اساسی و اصول حکومت قانون داشتهاند، میتواند در فهم دریافت آنان از این نهاد مؤثر باشد. در این متن مفاهیمی گنجانده شده که نیازمند توضیح است و برخی مفاهیم تاریخی مشروطهخواهی ایران را آشکار میکند که کمتر محل توجه حقوق اساسی رایج در ایران بوده است. توجه به چنین میراثی و بازتاب آن در درسهای حقوق اساسی یکی از راههای پیشِ روی توسعه حقوق اساسی ایران است.
The constitutionalism idea in Iran has a historical background and battle against arbitrary since many years ago considerable efforts have been made in this respect. Since the introduction of Constitutional Vision as one of the most important tools for bounding the extreme powers of the government in all over the world, this issue became prevalent in Iran as well. Amir Kabir and Sepahsalar were the first people in Iran who tried to write a constitution and the constitution as a device to beat against despotism has attracted their attention. Although Amir Kabir’s attempts failed due to the fact that he was murdered, they were followed by other people and the first draft of Constitution was provided thanks to attempts of Yousef Khan Mostashar al-Dowleh. In spite of the marginal principles indicated in the draft by authors, they could act as an overture to further efforts and contributions. Noting the concepts of constitution and principles of the rule of law indicated by the authors can contribute to a better understanding and recognition of these concepts. A number of concepts included in the passage need more elaboration and moreover, the passage points out some of the historical concepts of Persian Constitution Revolution which have not been well-investigated in the current Constitution of Iran. Exploring this heritage and its reflections in the constitutional courses is considered as one of the ways to develop and extend Constitution of Iran.
خلاصه ماشینی:
عناصر نخستين قانون اساسي ايران ؛ اصول حکومت قانون دکتر سيّد ناصر سلطاني * چکيده : انديشه مشروطه خواهي در ايران سابقه تاريخي دارد و تلاش هاي بسياري در دو سده گذشته براي مبارزه با خودسري انجام شده است .
شاه اين قانون را توشيح نکرد؛ اما اهميت اين متن در تاريخ حقوق اساسي ايران از اين جهت است که نشان مي دهد انديشه تدوين قانون اساسي به عنوان ابزاري جديد براي تحديد قدرت مطلقه شاه در آن زمان به چنين شکلي رسيده بود که موادي براي آن قانون نوشته شود؛ اما توشيح نشدن اين متن نشان داد که هنوز «موقع » عرضه آن فرانرسيده بود و سپهسالار و مستشارالدوله از اين حيث مي بايست بيشتر در کوشش هاي ميرزا تقي خان تأمل و توقف مي کردند.
اين مفهوم در متون ديگري هم در اين دوره ، به کار رفته اند که جايگاه قرار گرفتن و محتواي آن شايان توجه است و حکايت از تحوّلي در مفاهيم دارد؛ دوم ، مفهوم «وديعه »، درباره اين مفهوم که در قانون اساسي ١٢٨٩ ق ـ ١٢٥١ خورشيدي ـ ١٨٧٢ ميلادي آمده ، فريدون آدميّت مي نويسد: «آن نوشته ها روي هم رفته بر اين فرض کلّي بنيان نهاده شده اند که مردم «ودايع » پروردگارند، جان ، مال و ناموسشان سپرده فرمانروا؛ و چون جمهور خلق ازقبيل «بهايم » هستند ـ به جهت هدايت آنان در امور دين خداوند پيامبران را فرستاد و براي نظام جهان ملوک را گماشت .
18 مجلۀ پژوهشهاي حقوقي ٤٢ (٢-١٣٩٩) عنصر ديگري که در نخستين طرح قانون اساسي ايران وجود دارد و نشان دهنده آغاز تبديل حقوق شرع به حقوق جديد است کوشش براي «ترتيب قوانين شريعت غراء» است تا از اين قوانين شرع به مجموعه قوانين جديد فراهم شود.