چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین میزان حضور زنان در فضای شهری با معیارهای فضای شهری است. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شد، 365 نفر از زنان ساکن محدوده شهری داران (مرکز شهرستان فریدن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم نمونه انتخاب و با کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. اعتبار پرسشنامه به صورت صوری محرز شد و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ متغیرها )میزان حضور زنان در فضای شهری، محدودیت های خاص زنان، مطلوبیت کالبدی فضای شهری، مطلوبیت اجتماعی فضای شهری، مطلوبیت فعالیتی فضای شهری و مطلوبیت معنایی فضای شهری به ترتیب 0/62، 0/91، 0/87، 0/58، 0/79 و 0/79 به دست آمد( که حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش داشت . برای بررسی مدل از روش تحلیل مسیر در نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که مسیر مؤلفه های فقدان امنیت اجتماعی، امنیت فضای شهری، تقسیم کار و دسترسی به سمت متغیر میزان حضور زنان در شهر غیر معنادار بود. بین مؤلفه های چارچوب فیزیکی، راحتی و آسایش و ایمنی متغیر مطلوبیت کالبدی، مؤلفه عدالت و برابری متغیر مطلوبیت اجتماعی، مؤلفه فعالیت اجباری متغیر مطلوبیت فعالیتی و مؤلفه های حرمت، احساس لذت و احساس تعلق متغیر مطلوبیت معنایی با میزان حضور زنان در شهر رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد.
This study aimed to investigate the relationship between presence of women in urban space with urban space factors. In this research, which was done by scrolling method, 365 women in Daran urban areas (center of Frieden city) were chosen using a multi-stage cluster sampling approach proportional to sample size and were studied using a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was formally established and the high Cronbach alpha coefficient for variables (The rate of women's presence in urban space, specific limitations of women, physical fitness of urban space, social desirability of urban space, functional desirability of urban space and semantic desirability of urban space, respectively 0.62, 0.91, 0.87, 0.85, 0.79 and 0.79 were obtained) that Indicates the desirability of the reliability of the research tool. For analysis of the model, the path analysis method was used in Amos software. The results showed the path to the components of the lack of social safety, urban space safety, division of labor and access to the presence of women was not significant. But There was a positive and significant relationship between the presence of women with components of the physical framework, comfort, convenience and safety, the variable of physical desirability, the component of justice and equality, social utility variable, component of compulsory activity, activity utility variable, the components of sanctity, the sense of pleasure and the sense of belonging, and desirability variable.
خلاصه ماشینی:
حبیبی و علی پور شجاعی (١٣٩٣)، در مقاله خود با عنوان «بررسی تطبیقی فضـاهای عمومی ویژه زنان با فضاهای عمومی شهری در میزان پاسخگویی به نیازهای بانوان - نمونه موردی : پارک آب وآتش و بوسـتان بهشت مادران تهران »، به این نتیجه دست یافتند که با محدود بودن وقت زنان در انجام فعالیت های اختیاری و اجتماعی ، تداوم اســتفاده از فضــاهای عمومی ویژه ، موجب کاهش زمان حضور زنان در دیگر فضاهای عمومی و کمرنگ شدن نقش و حضور آنان در شهر می شود.
وی در تعریف محدودیت های اعمال شــده بر زنان که حاصــل واگذاری مســئولیت حوزه خانگی و اخلاق مراقبتی به آنان اسـت ، عناوینی چون محدودیت در زمان ، شرایط مالی ، تحرک و جا به جایی و اســتفاده از فرصــت ها، وجود اســترس ، فشــار و ترس ، مراقبت از فرزندان ، مسـئولیت پذیری در اداره حوزه خانگی ، پذیرش هنجارهای جنسیتی و شرایط اجتماعی نابرابر، قوانین عمومی و نهایتا برنامه ریزی و طراحی را بر می شــمارد ولی از جانب دیگر بیان می دارد که این اخلاق ، فرصـت هایی چون مراقبت از خانواده و دوسـتان ، مراقبت کردن و مراقبت شدن توســط غریبه ها، مراقبت از خود و در نهایت مراقبت از فضــای عمومی را نیز با خود به همراه دارد (دی ، ٢٠٠٠) با توجه به طرح تئوری ها و پژوهش های گذشـــته می توان متغیرهای مطلوبیت کالبدی ، مطلوبیـت اجتمـاعی ، مطلوبیـت فعالیتی ، مطلوبیت معنایی فضـــاهای شـــهری و نیز متغیر محدودیت های خاص زنان را در بررسی میزان حضور زنان در فضاهای شهری مؤثر دانست .