چکیده:
اعجاز بیانی قران کریم پس از گذشت بیش از 14قرن هر روز ابعاد جدیدی را پیش روی متفکران میگشاید. یکی از این زوایا بررسی عاصر قصه و ارتباط آن با عنصر گفتوگو میباشد. هدف از این جستار بررسی این موضوع در آیات قرآن کریم میباشد. به همین منظور شیوهها و فنون قصهپردازی در قرآن، ویژگیهای گفتوگو در قرآن، سیر تاریخی نظرات گفتوگو مورد بررسی قرار گرفته است و در ادامه بصورت کاربردی در داستان حضرت مریم سلام الله علیها به این موضوع پرداخته شده است. بررسیها نشان از پیشرو بودن تکنیک داستان سرایی و روایتگری قرآن پیش از شکلگیری مکتبهای ادبی گوناگون میباشد. جهت نیل به این هدف از روش تحلیلی، مقایسهای کتابخانهای سود جستهایم.
After more than 14 centuries, the expressive inimitability of the holy Quran opens new dimensions for thinkers every day. One of these angles is the study of the story and its relation to the element of dialog. The purpose of this article is to look into this issue in the verses of the holy Quran. For this purpose, the methods and techniques of storytelling in the Quran, the characteristics of dialog in the Quran and the historical course of the views on dialog have been examined, and later in the article, this issue has been practically dealt with in the story of Hazrat-e Maryam (a.s.). The findings indicate that the storytelling and narrative technique of the Quran was advanced before the establishment of various literary schools. This study has been conducted using the analytical, comparative and library methods.
خلاصه ماشینی:
به همين منظور شيوهها و فنون قصه پردازي در قرآن، ويژگيهاي گفـت وگـو در قرآن، سير تاريخي نظرات گفت وگو مورد بررسي قرار گرفته است و در ادامه بصورت کاربردي در داستان حضرت مريم سلام الله عليها به اين موضوع پرداخته شده است .
از مجموع مباحث و با توجه به نقش هاي زبان، هنجار گريزي ها، واقعيت گرايي ، ماهيت گفت وگو و قصه ، اين نتيجه حاصل شـده اسـت کـه اصـولاً يکسـان پنداشـتن بيـان داستانهاي قرآن با ذهنيت بشري ، کاري کاملاً نادرست است و واقع گرايي قرآنـي فراتـر از واقع گرايي عرفي بوده ، زيرا تمايلات ذهني نويسنده در بيان داسـتان تـأثيرگزار اسـت ، امـا داستانهاي قرآني عين حقيقت خارجيه است که اتفاق افتاده است .
کتاب حاضـر حـدود ٧٠٠ صـفحه هسـت کـه بخش نخست آنکه تا ص ٣٦٨ کتاب را دربرمي گيرد تنها به بيان تطبيقي آيات قرآن کريم بـا اشـعار پارسـي پرداختـه است و در بخش دوم نيز که شامل نثر است ، تمامي تحليل هاي هنري و سينمايي آن اخذ شده از مقالات گوناگون است و بخش بسيار موجزي را به ديالوگ اختصاص داده که در خلال اين پژوهش به آنها اشاره خواهيم نمود.
مونولوگ به معني تک گويي ، صـحبت يـک نفـره اي است که ممکن است مخاطب داشته باشد يا نداشـته باشـد و ايـن مخاطـب ممکـن اسـت " في القرآن سعي در ارائه تصوير سازي آيات الهي دارد ولي به اين موضوع نمي پردازد، و نيز عبـدالکريم ، خطيـب درالفنّ القصصي في القران الکريم ، العموش در گفتمان قرآن (بررسي زبان شناختي پيونـد مـتن و بافـت قـرآن) بـه مباحث زبان شناسي توجّه داشته است .