چکیده:
نوآوری و پویایی فکری و نوبهنو شدن محتوایی از مقاصد راهبردی نظام اسلامی بوده که در سند چشمانداز 1404 و بیانات رهبری مورد تأکید قرار گرفته است. اندیشه نو و راهگشا مهمترین عنصر در قدرت نرم جبهه اسلام در مقابل تمدن غرب و قدرتهای استکباری است. ازاینرو پرداختن به چیستی و چگونگی نوآوری فکری مبتنی بر تعالیم دین اسلام امری ضروری است. رونق نواندیشی یا نوآوری فکری به نظریهپردازی، تولید علم، ارتقا و کارآمدی علوم بهویژه در علوم انسانی و اجتماعی منجر خواهد شد. این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر نظریه و روش دادهبنیاد انجام شده و پس از تبیین چیستی نوآوری در حوزه علم و اندیشه، بر نوآوری فکری مبتنی بر اصول و آموزههای دینی متمرکز شده و الگویی شامل «التزام به سنتهای الهی و ضروریات و اصول» به عنوان عناصر ثابت و جاودانه دین اسلام، «نوآوری در نگرش» و «نوآوری در روش»، برای حصول به اندیشه نو ارائه میدهد. در این مدل سه مقوله «نوآوری در فرهنگ»، «نوآوری در سازمان» و «نوآوری زیباییشناختی» به عنوان مقوم و تسهیلگر و تسریعکننده نواندیشی تشریح میگردد.
خلاصه ماشینی:
این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر نظریه و روش دادهبنیاد انجام شده و پس از تبیین چیستی نوآوری در حوزه علم و اندیشه، بر نوآوری فکری مبتنی بر اصول و آموزههای دینی متمرکز شده و الگویی شامل «التزام به سنتهای الهی و ضروریات و اصول» به عنوان عناصر ثابت و جاودانه دین اسلام، «نوآوری در نگرش» و «نوآوری در روش»، برای حصول به اندیشه نو ارائه میدهد.
مسئله این تحقیق، از سویی نشان دادن چیستی نواندیشی یا نوآوری فکری مبتنی بر دین و از Page No="153"/>سوی دیگر، ارائه الگوی مناسبی برای دستیابی به آن است تا به کمک آن فکر و اندیشه نو و راهگشا منطبق بر اندیشه اسلامی ارائه گردد و در راستای کارآمدی زندگی فردی و جمعی جامعه و کشور اسلامی گام برداشته شود.
بهعلاوه با توجه به هدف و سیاست تولید علم در کشور بهویژه در حوزه علوم انسانی و تأکید بر دستیابی به جایگاه اول علمی در منطقه با هویت انقلابی و اسلامی، برخورداری از نواندیشی و نوآوری فکری دینپایه در جمهوری اسلامی ایران و به تعبیر دیگر مهندسی ساختارهای اندیشه علوم بشری و نظریهپردازی در آنها بر اساس مبانی و اصول اندیشه اسلامی اهمیت بالایی دارد.
چارچوب نظری تحقیق با توجه به چارچوب نظری تکوین یافته در مقاله، پاسخهای نو که به مسائل معرفتی در سطح نگرش (حوزههای هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی) و در سطح روش (پارادایم و روش تحقیق) داده میشود، منجر به شکلگیری مبانی دانشی نو و دستیابی به نظریههای علمی نو میگردد و توسعه نظریهپردازی بر پایه این مبانی، به تولید و پیشرفت علوم جدید میانجامد.