چکیده:
اگرچه قرآن کریم در طول چهارده قرنی که بر آن گذشته است همواره در معرض برداشتها و خوانشهای متفاوت و بعضاً متعارض قرار داشته است ولی پیشرفت بیسابقه علوم تجربی، مفسّران قرآن کریم را واداشت، صرفنظر از اختلاف در مبانی و روش تفسیری، نگاه علمی و عقلی خود به آیات قرآن را تقویت سازند. محمّدعبده ازپیشگامان جریان نواعتزالی سعی داشته مواجههای متعادل با امور خارقعادت قرآنی داشته باشد، از این رو در کنار پذیرش تعبّدی آن ها، برخی احتمالات و توجیهات علمی را نیز روا دانسته است. اما صاحب تفسیر المیزان طرح توجیهات علمی را به منزله انکار خوارق عادت گرفته، و تعامل درست را پذیرش ظاهری آنها بر وجه اعجاز و در صورت لزوم، روی آوردن به تبیین فلسفی و اثبات امکان عقلی آن ها دانسته است. موضوع نوشتار پیشرو، مطالعه تطبیقی کندن کوه و مسخ بنیاسرائیل به عنوان دو امر خارق عادت قرآنی و اعتبار سنجی ادلّه و قرائن مؤیّد هرکدام از دو دیدگاه است.کلیدواژگان: خوارقعادت، عبده، طباطبایی، مسخ، رفعجبل
Although, the holy Quran over fourteen centuries, has always been disposed to different and sometimes conflicting interpretations, but the unprecedented progress of the empirical sciences in the contemporary era has obliged commentator, regardless of dissension in basics and interpretive methods, strengthen their rational and scientific outlook on the QURANIC verses. Muhammad Abdu, (one of the pioneers of new current of separatist), has efforts to have balanced encounter towards QURANIC extraordinary affairs.Hence, along with their obedience acceptance, he also has permitted some scientific probabilities and justifications, but the owner of Al-MIZAN interpretation has cognized scientific justifications design as a denial of extraordinary affairs and the correct interaction in their apparent acceptance of the miracle and he has turned to philosophical explanation and proving intellectual possibility.The subject of this article is comparative study of raise over the mountain and metamorphosis of BANI Israel as two QURANIC extraordinary affairs and the validation the evidences confirms either of two views.Keywords: extraordinary affairs, Abdu, TABATABAI, metamorphosis, raise above the mountain.
خلاصه ماشینی:
اعتبارسنجی دیدگاه تفسیری علّامه طباطبایی و مفسّران المنار پیرامون رفع طور و مسخ بنیاسرائیل مهری طاهر* | سید محمد رضوی** | سید مجید نبوی*** تاریخ دریافت: 29/04/1398 | تاریخ پذیرش: 23/11/1398 چکیده اگرچه قرآن کریم در طول چهارده قرنی که بر آن گذشته، همواره در معرض برداشتها و خوانشهای متفاوت و بعضاً متعارض قرار داشته است ولی پیشرفت بیسابقۀ علوم تجربی در دوران معاصر، مفسّران قرآن کریم را واداشت، صرفنظر از تفاوت در مبانی و روش تفسیری، نگاه علمی و عقلی خود به آیات قرآن را تقویت کنند.
مقدمه در عصر حاضر با پیشرفت علوم عقلی و تجربی، نگاه مفسّران به تفسیر قرآن و بهخصوص آیات خوارق عادت، دچار تغییر و تحول شده و آیاتی که در طول چهارده قرن، اغلب بر همان صورت ظاهری خود فهمیده میشد، در این نگاه، با توجیه یا تأویل همراه گردیده است.
معنای لغوی «نَتَقَ» براساس ظاهر آیه، احتمال تبیین علمی وجود دارد؛ و به لحاظ لغوی نیز میتوان احتمال حوادث طبیعی داد؛ برای مثال در برخی آیات از کندن کوه به «رَفَعْنا» تعبیر شده (بقره:63و93 / نساء:154) ولی در آیه 171 سورۀ اعراف که بیان تفصیلی واقعه است، تعبیر «نتق» بهکار رفته که در اصل بهمعنای لرزاندن و حرکت شدید است (جوهری، بیتا، ج4، ص1558 / ابندرید، بیتا، ج2، ص757 / فیروزآبادی، بیتا، ج3، ص386).
) Sharif Lahiji, Muhammad ibn Ali (1373).
Researched by Muhammad Jamil, Beirut: Dar al-Fikr.
Tafsir Makhazin al-Irfan dar Ulum-i Qur’an.