چکیده:
هدف تحقیق
پیمایشی حاضر بررسی نقش شرکتهای سهامی زراعی در بهبود شاخصهای توانمندسازی
کشاورزان عضو این شرکتهاست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ تحلیل
دادهها توصیفی و همبستگی است. دادههای تحقیق از طریق پرسشنامه محققساخته جمعآوری
شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای شرکتهای سهامی زراعی جنوب استان خراسان
جنوبی با جمعیت 599 نفر بود. حجم نمونه بر طبق جدول کرجسی و مورگان 234 نفر مشخص
شد. نتایج نشان داد که شرکتهای سهامی زراعی، بهترتیب، در زمینه توانمندی فنی و
حرفهای با میانگین 59/3، توانمندی اجتماعی و روانی با میانگین 3/3 و توانمندی
اقتصادی کشاورزان با میانگین 97/2 در حد متوسط و متوسط به بالا عمل کرده و در
بهبود شاخصهای توانمندسازی کشاورزان نقش مؤثر داشتهاند. همچنین، نتایج نشان داد
که رابطه مثبت و معنیداری بین نگرش کشاورزان و رضایت آنها از شرکت، مورد مشورت
قرار گرفتن، آگاهی از شرکت، سابقه کار کشاورزی و میزان توانمندی آنها وجود دارد.
This study aimed at investigating the role of farming corporations in improving the empowerment indexes of their member farmers in a survey method. This applied study was conducted in a descriptive-correlation method. Data was collected through a questionnaire that was developed by researchers and it was confirmed by Cronbach's alpha coefficient (0.90). Statistical society included all the member farmers of two corporations selected in a propositional-random sampling method out of the seven corporations established in southern areas of South Khorasan Province of Iran (N=599). The sample size was determined through Krejcie and Morgan table (n=234). Study results showed that the farming corporations were placed in the average and high levels in the fields of technical and professional skills (Mean=3.59), the psychological empowerment (Mean=3.3) and the economic empowerment of farmers (Mean= 2.97), respectively. They have been successful in improving the empowerment indexes. In addition, the results showed that there was a significant positive relation between farmers' attitudes and their satisfaction to the consults of the corporations, awareness of the corporations, job experience in agriculture and their capabilities.
خلاصه ماشینی:
بدين ترتيب ، مي توان گفت که شرکت هاي سهامي زراعي مورد مطالعه هـم منحصـراً بـه عنوان يک نظام بهره برداري مطرح نشده اند، بلکـه رسـالت توسـعه روسـتايي و پايـداري در بخش کشاورزي منطقه نيز بدين شرکت ها محول شده و البته با نتايج مثبت در منطقه همـراه بوده که افزايش درآمدها، افزايش توليد و افزايش سطح زير کشـت ، گسـترش فنـاوري هـاي جديد و افزايش منابع آبي از آن جمله است .
ايـن نتـايج همسـو بـا نتـايج تحقيقـات سـاريخاني (۱۳۸۴)، هـولپلين (٢٠١٠ ,Holplin)، رامان (٢٠٠٥ ,Raman)، نصيري (۱۳۸۹)، صديقي و درويشي نيا (۱۳۸۱)، عطايي و زماني مياندشتي (۱۳۹۰)، بيرچال (٢٠٠٤ ,Birchall)، اسـميت (٢٠٠٩ ,Smith)، و طاهرخاني و حيدري ساربان (۱۳۸۳) و ناهمسو با نتايج تحقيقـات پورطـاهري و همکـاران (۱۳۹۱) و پزشکي راد و کياني مهر (۱۳۸۰) است .
توانمندي فني و حرفه اي بر اساس نتايج تحقيق حاضر، نقش شرکت هاي سهامي زراعـي در زمينـه توانمنـدي فنـي و حرفه اي کشاورزان عضو با ميانگين رتبه اي ۳/۵۹ خوب ارزيابي مي شود کـه آن را مـي تـوان ناشي از استفاده از نهاده هاي بهبوديافته و جديد مانند بذور اصلاح شده و سم و کود، استفاده بهينه از منابع توليد (آب ، خاک و زمـين )، کسـب تجربـه هـاي جديـد از روش هـاي جديـد مديريت مزرعه و افزايش دانش و آگاهي در مورد کشاورزي و دامداري دانست (جدول ۳).