چکیده:
هدف مقالۀ حاضر تطبیق شاخصههای جنبش اسلامی انصارالله یمن با مؤلفههای یک جنبش اجتماعی در جهت شناخت ریشههای شکلگیری آن و همچنین بررسی چگونگی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر انصارالله یمن از دیدگاه صاحبنظران خارجی است. در این راستا از چهارچوب نظری جنبشهای اجتماعی دلاپورتا و دیانی از منظر رویکرد فرایند سیاسی مک آدام با نگاهی به تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر این جنبش استفاده شده و روش این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از دادههای اسنادی است. سؤال پیش روی این نوشتار چگونگی شکلگیری جنبش انصارالله یمن از نگاه رویکرد فرایند سیاسی بوده و فرضیۀ خود را بر این قرار داده است که انصارالله یمن یک جنبش اجتماعی و اساس شکلگیری آن بر پایۀ مؤلفههای تعریفی مک آدام است که با توجه به همگرایی منطقهای هماکنون میتواند در راستای تقویت حوزۀ ژئوپلتیک مقاومت مؤثر واقع گردد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که با توجه به سهگانههای شناخت یک جنبش از منظر مک آدام مشتمل بر وجود فرصت سیاسی، توانایی سازمانی و بعد شناختی جنبش، انصارالله یمن بهعلت وجود یک فرصت سیاسی مناسب در کشور یمن که در اثر ظهور اعتراضات مردمی در مقابل وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم و فعالیتهای مردمی ضدوهابیت و ضداستکباری که متأثر از انقلاب اسلامی ایران و حوزۀ ژئوپلتیک مقاومت به وجود آمده بود و همچنین توانایی سازماندهی مردمی اعتراضات و وجود رهبری منسجم و بهرهبرداری از ایدئولوژی مذهبی زیدیه جهت نیل به ایدئال تشکیل حکومت اسلامی و اجرای فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر و خروج علیه دولت ظالم، با وجود فضای منفی علیه آنها بهشکل یک جنبش اجتماعی اسلامیدر آمده است.
خلاصه ماشینی:
یافته های این تحقیق حاکی از آن است که با توجه به سه گانه های شناخت یک جنبش از منظر مک آدام مشتمل بر وجود فرصت سیاسی، توانایی سازمانی و بعد شناختی جنبش ، انصارالله یمن به علت وجود یک فرصت سیاسی مناسب در کشور یمن که در اثر ظهور اعتراضات مردمی در مقابل وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم و فعالیت های مردمی ضدوهابیت و ضداستکباری که متأثر از انقلاب اسلامی ایران و حوزة ژئوپلتیک مقاومت به وجود آمده بود و همچنین توانایی سازمان دهی مردمی اعتراضات و وجود رهبری منسجم و بهره برداری از ایدئولوژی مذهبی زیدیه جهت نیل به ایدئال تشکیل حکومت اسلامی و اجرای فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر و خروج علیه دولت ظالم ، با وجود فضای منفی علیه آنها به شکل یک جنبش اجتماعی اسلامیدر آمده است .
لذا نقطۀ مبهمیکه نیاز به تحقیق را ضروری میسازد چگونگی شکل گیری جنبش انصارالله در فضای پرآشوب کشور یمن است ؛ که شامل سرکوب ها و خفقان سیاسی و امنیتی در نتیجۀ حکومت علی عبد الله صالح ، وجود جامعۀ فرقه ای و قبیله ای، تلاش های بعضاً موفق برای انزوای حوثیها و زیدیان با بسترسازی برای حضور وهابیت و اهل سنت و حضور نظامیعربستان برای تثبیت وجود استبداد در یمن میباشد و نقش جمهوری اسلامی ایران در این مهم چگونه است (پرتال جامع علوم انسانی).