چکیده:
در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، به شیوه مصاحبة گروه کانونی و طرح نظریة داده بنیاد، به بررسی چگونگی ادراک و مفهوم سازی درگیری تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی (دوره متوسطة دوم) پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش 52 نفر (26پسر و 26 دختر) از دانش آموزان دبیرستانی (پایه های 10، 11 و 12)، بین سنین 15 تا 17 سال با میانگین سنّی 16/4 بودند. دو گروه کانونی برای پسران و دو گروه کانونی برای دختران تشکیل و مصاحبه ها انجام گردید. پاسخ هایی که دانش آموزان در ارتباط با برداشت خود از درگیری تحصیلی ارائه دادند، در 8 مقوله کسب نمرات و معدل بالا، تکرار و تمرین و وقت گذاری، داشتن ارادة قوی و خودتنظیمی، هدف گذاری و برنامه ریزی درسی، علاقه مندی به درس و مدرسه، لذّت بردن از مطالعه و یادگیری، توجّه و تمرکز داشتن بر تکالیف و آشنایی با فنون و روش های یادگیری طبقه بندی شد. نتایج کدگذاریها در مرحلة باز و محوری نشان داد که درگیری تحصیلی برای دانش آموزان ایرانی شامل 5 مؤلّفة درگیری شناختی، درگیری رفتاری، درگیری هیجانی، درگیری انگیزشی و عاملیّت میباشد.
In this research it has been attempted to study the academic engagement and academic engagement attitude conceptualization from the perspective of high school students using qualitative method. Participants in this study were 52 students (26 boys and 26 girls) ages 15 to 17، with on average of 16.40. Two focus groups were formed for boys and two focus groups were constituted for female students. They were then interviewed. Their responses regarding their perception of academic engagement were classified into eight categories as follows: »aquire high scores and high average» ,«practice, repetition and timing,« »strong volition and self regulation» ,«design objective and schematization» ,«interest to task, text book and school» ,«enjoy reading, and learning» ,«attention, and concentration on the task ,«and »learning tactics, and methods«. The results of open and axial coding showed that academic engagement in this period of life of Iranian students contains five categories, cognitive engagement, behavioral engagement, emotional engagement, motivational engagement and agency.
خلاصه ماشینی:
رابطه سبک هاي دلبستگي و گرايش به خودکشي با نقش تعديل کنندگي خودانتقادي و وابستگي در دانشجويان o Relationship between Attachment Styles and Suicidal Tendency with a Moderating Role of Self-criticism and Dependency in Students o دکتر هيوا محمودي * چکيده اين پژوهش با هدف تعيين رابطه سبک هاي دلبستگي و گرايش به خودکشي با نقش تعديل کنندگي خودانتقادي و وابستگي در دانشجويان انجام شد.
پژوهشگران دلبستگي را به عنوان يک عامل محافظ در برابر تلاش هاي خودکشي جوانان معرفي کرده اند، همچنين شواهد به طور مداوم نشان مي دهند که اختلال در تعامل والد- فرزند نقش مهمي در گسترش خود-انتقادي يا وابستگي به افسردگي ايفا مي کند که عامل مهمي براي بررسي خطر خودکشي در نوجوانان و بزرگ سالان است .
بنابراين سؤال اصلي موضوع تحقيق اين است که آيا الگوي مفهومي رابطه سبک هاي دلبستگي و گرايش به خودکشي با نقش تعديل کنندگي خودانتقادي و وابستگي در دانشجويان از برازش مطلوب برخوردار است ؟ l روش اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود که در آن با استفاده از روش مدل يابي معادلات ساختاري روابط بين متغيرهاي مدل پيشنهادي تحليل شد.
در مرحله بعد با کسب مجوز از دانشگاه گلستان و توضيح هدف براي افراد نمونه و همچنين رعايت تمامي موازين اخلاقي پژوهش ، ابزارهاي سبک هاي دلبستگي ، پرسشنامه تجربيات افسردگي (وابستگي و خود-انتقادي ) و مقياس گرايش به خودکشي در اختيار دانشجويان قرار گرفت تا آنها را تکميل کنند.
Relationship of suicidal ideation and behavior to attachment style in patients with major depression, Arch Neuropsychiatry.
Insecure attachment and suicidal behavior in adolescents.