چکیده:
اصل نظریّه «ولایت فقیه» در فقه امامیه از قدمتی بیش از هزار سال برخوردار است. بـسیاری از فـقها دربـاره اختیارات ولیّ فقیه دارای اتّفاق نظر نبودهاند، امّا همواره از کلیّات آن سخن گفتهاند. امروزه با ظهور و عـینیّت نظام جمهوری اسلامی، بر اساس ایده و نظر امام خمینی (ره)، ولایت مطلقه فـقیه، قلب و روح این نظام و خـاستگاه اصـلی قدرت دینی و سیاسی آن به شمار میرود. ویژگی نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره)، اعتقاد ایشان به اطلاق و گستردگی اختیارات ولیّ فقیه و همطرازی آن با اختیارات حکومتی پیـامبر صـلیالله علیهوآله و ائمه علیهمالسلام میباشد. این نگرش در تمام آثار شفاهی و مکتوب ایشان به چشم میخورد. پس از پیروزی انقلاب، نظام اسلامی با وجود مشکلات فراوان داخلی و خارجی، هر روز، ثبات و استحکام بیشتری مییافت. از نظر امام اختیارات ولیّ فقیه منحصربه احـکام شرعی نـمیباشد، بـلکه خود از احکام اولیّه بوده، و در مواقع لزوم، مقدم بر سایر احکام فرعی مثل نماز و روزه است. نظریه ولایت فقیه از مهمترین دستاوردهای اندیشه سیاسی مکتب تشیع است و اگر چه اصل آن از سابقهای بسیار طولانی در بین فقها برخوردار بوده و کسی منکر ولایت فقیه نشده است، اما حدود اختیارات ولی فقیه در عصر غیبت همواره مورد بحث بوده و سوالات و شبهاتی را برانگیخته است. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی رحمهالله و تثبیت اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و عینیت یافتن آن در جامعه، بحث پیرامون اختیارات از اهمیت ویژهای برخوردار شده و در محافل مختلف نیز مطرح میباشد.
The principle of "Velayat-e faqih" in Imamieh jurisprudence has more than a thousand years of history. Many
jurists have not agreed on the authority of the supreme leader, but they have always spoken of its generalities.
Today, with the emergence and objectivity of the Islamic Republic, based on the ideas and views of Imam
Khomeini (RA), the absolute rule of the jurisprudent, the heart and soul of this system and the main source of its
religious and political power. The characteristic of the theory of Velayat-e faqih (Imam Khomeini) is his belief
in the widespread use of the powers of the supreme jurisprudent and its similarity to the powers of the Prophet
and the imams of the Prophet (peace be upon him) against Islam. This attitude is seen in all his oral and written
works. After the victory of the revolution, the Islamic system, with many internal and external problems, became
more stable and stronger every day. In the Imam's view, the supreme leader's powers are not exclusive to holy
rulings, but are themselves from the original precepts, and, when necessary, precede other rules such as prayer
and fasting. Velayat-e faqih's theory is one of the most important achievements of the political thought of the
Shiite school. Although its principle has had a long history among jurisprudents and no one has denied the
jurisprudential authority, the limits of the powers of the supreme leader in the era of absenteeism have always
been discussed and raise questions and doubts It is excitable. With the victory of the glorious Islamic Revolution
led by Imam Khomeini, Rahmullah, and the consolidation of the principle of Velayat-e faqih in the constitution
and its objectification in society, the discussion of powers is of particular importance and is also discussed in
various circles.
خلاصه ماشینی:
بررسی تحلیل فقهی و حقوقی اختیارات رهبری (ولی فقیه) در قانون اساسی بر مبنای نظریه امام خمینی (ره) ایمان اختری نژاد دانش اموخته مقطع کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه ازاد اسلامی، واحد یاسوج، یاسوج، ایران چکیده اصل نظریّه «ولایت فقیه» در فقه امامیه از قدمتی بیش از هزار سال برخوردار است.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی رحمهالله و تثبیت اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و عینیت یافتن آن در جامعه، بحث پیرامون اختیارات از اهمیت ویژهای برخوردار شده و در محافل مختلف نیز مطرح میباشد.
در این مطالعه سعی بر آن است که دیدگاه فقهای امامیه به خصوص امام خمینی (ره) در زمینه اختیارات ولی فقیه ارائه شود تا معلوم گردد آیا قلمرو ولایت فقیه محدود اسـت یـا هـمان اختیارات حکومتی ائمه معصومین علیهمالسلام را دارا هستند.
در اصول 57، 107 و 177 قانون اساسی از ولی فقیه به ولایت امر و امام امت تعبیر شده است.
فصل سوم: دیدگاه فقهی امام خمینی ره درخصوص اختیارات رهبری (ولایت فقیه) امام خميني (ره) با توجه به تجارب انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي در ايران، ابعاد گوناگون نظريه ولايت فقيه را شرح و بسط دادند.
ولايت مطلقه نيز به اين معناست كه اختيارات حكومتى فقيه در اداره كشور، مقيّد به چارچوب احكام فرعى الهى نيست و عين همان ولايتى كه رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) در امر اداره جامعه داشتند براى فقيه نيز ثابت است.