چکیده:
این مقاله به بررسی فیلمنامه آژانس شیشهای، ناخدا خورشید و جدایی نادر از سیمین میپردازد تا مشخص کند آیا اثری سینمایی که ساختار و شاکله خود را از آثار غربی وام گرفته بازتاب دهنده مولفههای هویت ملی در محتوی خود هستند یا خیر؟ این فیلمها از این جهت انتخاب شده-اند که نه تنها الگوی داستانگویی فیلمهای آمریکایی را پیش گرفته و ساختار دراماتیکشان بر مبنای درام ارسطویی ساخته شدهاند بلکه از آثار شاخص دهههای شصت، هفتاد و هشتاد سینمای ایران بوده و به عنوان آثاری ملی شناخته میشوند. به همین جهت این مقاله ابتدا به معرفی مولفههای هویت ایرانی از نگاه نظریهپردازان داخلی خواهد پرداخت. سپس با تحلیل روایت در فیلمنامه این آثار و تمرکز بر شخصیت محوری داستان، فیلمنامهها را به کشمکشهای اصلی شخصیت محوری خلاصه کرده و مولفههای هویت ملی را در آنها که ساختار اصلی فیلمنامه را شکل میدهند جستجو خواهد کرد. در نهایت این پژوهش به این نتیجه خواهد رسید که هر سه اثر با وجود بهره بردن از ساختار سه پردهای ارسطویی توانستهاند هویت ملی را در خود بازتاب دهند. در این بین آژانس شیشهای با بازتاب حداکثری در تمام کشمکشهای خود به طور تام بازتاب دهنده هویت ایرانی است پس از آژانس شیشهای فیلم ناخدا خورشید با بازتاب پنجاه درصدی و فیلم جدایی نادر از سیمین با بازتاب کمتر از پنجاه درصدی در رتبههای بعدی قرار دارند.
This paper aims to analyze the plausible scenario of the glass agency an acclaimed film by Ebrahim Hatamikia, Captain khurshi and A seperation. This analysis aims to discover the representation of Iranian national identity and to understand Iranian cinemas capabilities in representing national identity. This study chooses to analyze this particular film (the glass agency) This study reviews sociologist views of Iranian national identity. Theorists like Daryoush Shaygan, Shahrokh Maskoub, Davar Sheikhavandi, Mohammadreza Tajik, Taqi Azad Armaki, and Pirouz Mojtahedzade to grasp the fundamental concept of national identity. These theorists believe that Iranian national identity has its own components and every one of them points out the most primary ones that describe national identity. This study will search these essential components in the script of mentioned movies. To achieve this goal, initially, we should recognize the leading character. Then based on his or her conflict with other principal characters, environment or any other issues, we will summarize the script to fundamental conflicts of the leading character. After that, the elusive quest for appropriate representation of Iranian national identity will begin in these twelve conflicts. This academic research reasonably concludes that most of these particular conflicts adequately represent at least one key component of national identity. Hence, it is appropriate to say that a cinematic work of art is capable of representing Iranian national identity even with narrative, structural and story resemblances to the western cinema.
خلاصه ماشینی:
الهام از ساختاری غربی برای تولید اثر نمایشی این سؤال را در ذهن به وجود میآورد که آیا چنین اثری میتواند بازتاب دهندٔە هویت ملی یک کشور باشد؟ آیا در اثری سینمایی که از جهت روایت و شکل ، برگرفته از آثار غربی است ، میتوان محتوای ملی تولید کرد و مؤلفه های هویتی را بازتاب داد؟ این بازتاب تا چه حد امکان پذیر است و در نهایت آیا میتوان به چنین آثاری لقب ملی داد؟ برای رسیدن به جواب این سؤال ، این پژوهش به بررسی فیلمنامۀ فیلم های آژانس شیشه ای، ناخدا خورشید و جدایی نادر از سیمین خواهد پرداخت و در این بررسی به این سؤال پاسخ میدهد که آیا این آثار که شاکله و ساختار خود را مدیون فیلمنامه های داستان گوی غربی هستند، توانسته اند مؤلفه های هویت ملی را در محتوا بازتاب دهند یا خیر؟ و کدام اثر در این امر با موفقیت بیشتری روبه رو بوده است ؟ پیشینۀ تحقیق ماهیت سینمای ملی در طول تاریخ سینما همواره مورد بحث و بررسی بوده است ، اما از اواخر دهۀ هشتاد میلادی شاهد ظهور طیف وسیعی از مطالعات دربارٔە سینمای ملی و بررسیهای دقیق در مورد این مفهوم بود.
موانع درماتیک وتصمیم هایاتخاذشده برایگذرازآنها {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 118 در این مرحله ، مؤلفه های هویت ملی یعنی سرزمین مشترک، نژاد و ملیت مشترک، فرهنگ و آداب و رسوم ، خاطرات ، باورها، نمادها، عواطف و میراث فرهنگی مشترک، نظام سیاسی و دولت ، تاریخ و پیشینۀ مشترک، زبان مشترک، هنر و ادبیات و دین مشترک را در کشمکش های اصلی فیلم بررسی خواهند شد.