چکیده:
کرامت و ارزش بالای انسان به عنوان مهمترین ارزش حیات آدمی در همه ابعاد زندگی وی رسوخ کرده است. حیثیت حقی بنیادین برای انسان رها از فشار و آزاد، محسوب میشود؛ اما انسان دربند و زندانی نیز باید از حقوق اولیه و بنیادین برخوردار گردد. در نظام حقوق داخلی، ارزشهایی تحت عنوان حقوق بنیادین، به نظام حقوق بینالملل راه یافته و همچنین امروزه اساسی سازی حقوقی، مولد و بنیانگذار فرآیندی شده که نرمهای فراملی جهانی و منطقهای به حقوق داخلی راه یافتهاند. حقوق بنیادین زندانی یکی از این مقوله هاست که در سطح منطقه ای، هنجارسازی شده و نظامهای حقوق داخلی را به تبعیت از خود وادار ساخته است. شناسایی حقوق مذکور و اعمال شیوههای پیشبینی شده برای ارتقاء آن، موضوعی است که در سالهای اخیر، شورای اروپا بدان توجه ویژه داشته است. همچنین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر در بندهای مختلف مراحل پیش دادرسی، دادرسی و پس از آن یعنی اعمال حق حبس، حداقل استانداردهایی را برای رفتار با زندانی در نظر داشته که کشورهای عضو نیز از آن تبعیت نمودهاند. در این پژوهش نگارنده، با تکیه بر حقوق بنیادین زندانی مندرج در مجموعه قواعد حداقل استاندارد در رفتار با زندانیان، به شیوه توصیفی تحلیلی، به نحوه انعکاس حقوق مزبور در اسناد فراملی اروپایی پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
(پارتمون ، ٢٠٠٥: ٤٩) دیوان اروپایی حقوق بشر، در یک پرونده (سوئرینگ در مقابل انگلستان )، رسماً اعلام نمود که برخی مؤلفه های اعدام در ایالات متحده ، به مثابه نقض ماده ٣ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و حمایت از آزادیهای اساسی میباشد؛ ١١١ آنجایی که تبصره های مشابهی در مورد حق حیات در سایر اسناد حقوق بشر، کمابیش دربردارنده استثنئات زیادی است (که ممکن است طبق آنها، مجازات مرگ ، تحمیل و اجرا شود و مباحث بسیاری را در ادبیات و حقوق شناسی مربوط به چگونگی قبول اعدام «قانونی» زندانیان با منع مطلق شکنجه ، رفتار غیرانسانی و ترذیلی و تنبیه به وجود آورده است )، به نظر میرسد که ماده ٢ مزبور، در این مورد، نسبتاً روشن باشد.
در صورت مقایسه ساده ماده ٢ منشور با بندهای ماده (٢) ٢ کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی، می توان این مهم را دریافت که بند ١ (درخصوص دفاع در مقابل خشونت غیرقانونی) دربردارنده یک اختیار تام و تقریباً نامحدود برای تحمیل و اجرای مجازات مرگ برای زندانی است ، و بند ٢ (درخصوص اقدام به بازداشت قانونی افراد یا جلوگیری از فرار شخصی که با قرار قانونی زندانی شده است ) نیز صلاحیت نسبتاً گسترده ای را برای مقامات اجرای قانون در راستای کشتن انسان ها و به خصوص زندانیان در نظر گرفته است .