چکیده:
ابنسرّاج دمشقی (د. 747ق)، قاضی، صوفی و ادیب اهل شام در نیمۀ دوم سدۀ هفتم و نیمۀ نخست سدۀ هشتم هجری است. از میان آثار وی، امروزه نسخۀ خطی کتاب تشویق الارواح والقلوب وی و نیز بهطور مستقل، نسخههای خطی بخش سوم همین کتاب به نام تُفّاح الارواح ومفتاح الارباح باقی مانده است. تفّاح الارواح متنی است در منقبتنگاری صوفیانی که عمدتاً به حوزههای جغرافیایی شام، عراق و جزیره تعلق دارند. در این نوشتار، در آغاز شرححالی از ابنسرّاج و فهرستی از مشایخ و تألیفات وی عرضه، و کتاب تُفّاح الارواح وی به تفصیل بیشتری معرفی شده است. در ادامه، حتّیالمقدور اهمیت این کتاب در شناخت صوفیان شام، با بیان نمونههایی از آگاهیهای دست اولی که در این باره به دست میدهد، در دو محورِ شناخت مزارات صوفیان شام، و تصحیح و پیرایش شرح احوال آنها، نشان داده شده است.
Ebn-e Sarraj of Demashq (d. 747/1346), judge, Sufi, and literary man, was a native of Sham (Greater Syria) in the latter half of the 7th and the first half if the 8th /13th century. Of his works, there has remained to date a manuscript of his Tashviq al-Arvah va al-Qoloob as well as separate manuscripts of the third part of this same book styled Toffah al-Arvah va al-Qoloob. The Toffah al-Arvah is a hagiographical text on the lives of Sufis chiefly hailing from such geographical regions as Sham, Iraq and Al-Jazira (northern Mesopotamia). In the present article, a life story of Ebn-e Sarraj and a list of his masters and works are first presented and, then, his Toffah al-Arvah is introduced in some detail. Subsequently, the significance of the book in identifying the Sufis of Sham is indicated through certain pieces of firsthand information contained in the book, this being implemented first, by locating the graves of those Sufis and, secondly, by redacting and correcting their lives.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه تفّاح الارواح ابنسرّاج در درجۀ نخست متنی در در مناقب و کرامات صوفیان بهشمار میآید (← ادامۀ مقاله)، فرض بر آن است که این کتاب میتواند بهعنوان منبعی برای شناخت صوفیان یادشده در این کتاب و مطالعۀ شرح حال آنها، بهویژه صوفیان متعلق به سرزمین شام که زیستگاه اصلی ابنسرّاج بوده است، اهمیت داشته باشد.
بر این اساس، در این مقاله تلاش شده است تا ضمن معرفی اجمالی احوال و آثار ابنسرّاج و بهویژه اثر مخطوط وی تفّاح الارواح بر پایۀ دستنویسهای شناختهشدۀ آن، و با استناد به برخی از آگاهیهای دست اولی که این کتاب دربارۀ صوفیان شام به دست میدهد، مواردی از وجوه اهمیت آن در مطالعۀ تاریخ تصوّف در شام و شناخت صوفیان این سرزمین نشان داده شود.
در صفحۀ عنوان نسخۀ خطی تفّاح الارواح نیز نام و نسب مؤلف به شرح زیر آمده است: «عزّ الملة والدین ابیالمفاخر محمد بن اقضی القُضاة کمال الدولة والدین ابیالحسن علی 1 بن عبدالرحمن بن عمر بن عبدالوهّاب بن محمد بن طاهر بن السرّاج قرشی دمشقی شافعی» (ابنسرّاج، 997ق: گ1ر؛ 1267ق: گ1ر).
از جمله آنکه اشاره کرده است که در نام علی را از همین نسب که در صفحۀ عنوان نسخۀ خطی تفاح الارواح در کتابخانۀ برلین آمده است، افزودهایم.
از اینرو بهنظر میرسد ابنسرّاج در نگارش کتاب تُفّاح الارواح خود و نیز رساله النور الهادی (در کرامات مشایخ طریقت رفاعیه)، به نقدهای ابنتیمیه بر صوفیه و مناظرات وی با رفاعیان نظر داشته و به نوعی تلاش کرده است که با تأثیرگذاری فکری وی مقابله کند.