چکیده:
هدف اصلی این مقاله، بسط علایق علم و بررسی پیامدهای آن برای آموزش علوم طبیعی است. برای این منظور با استفاده از روشهای توصیف، تحلیل، استنتاج و مفهومپردازی ابتدا به علایق علم نزد هابرماس با سه وجه فنی، عملی و رهاییبخش پرداخته میشود. سپس رویکرد ماری هسه دربارۀ جنبۀ تفسیری و تأویلی علوم طبیعی مورد بررسی قرار میگیرد. پس از آن، به نظرات مارتین اِگِر دربارۀ علاقه کیهانشناختی و سرکوب آن در تعلیموتربیت پرداخته میشود. در بخش بعد ضمن پیشنهاد رشتۀ «مطالعات علم» بهعنوان «علایق استعلایی علم» به بسط علایق علم میپردازیم. سپس به پیامدهای چهار زیرعلاقۀ تاریخ علم، فلسفه علم، جامعهشناسی علم و روانشناسی علم، پرداخته میشود. در نهایت با ابتنای بر یافتههای پژوهش، رویکرد و روش جدیدی با عنوان «آموزش علم علاقهمحور» پیشنهاد میگردد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که لحاظ علایق استعلایی در کنار علایق فنی و کیهانشناختی در آموزش علوم طبیعی، و استفاده از آموزش علم علاقهمحور، تصویر جامعتر و کاملتری از علم ارائه داده، ضمن تسهیل و تعمیق فرایند یاددهی-یادگیری علوم، این فرایند را با جذابیت و لذت بیشتری همراه خواهد ساخت.
The main purpose of this research is to expand the interests of science and to study its implications for science education. To this end, Habermas' science interests are first addressed in three ways: technical, practical and emancipatory. Then Mary Hesse's approach to the interpretative and hermeneutical aspects of the natural sciences is examined. After that, Martin Eger's views on the cosmological interest and its suppression in education are discussed. In the next section, while proposing the field of "science studies" as "transcendental interests of science", we will expand the interests of science. Then, the implications of the four subfields of the history of science, the philosophy of science, the sociology of science and psychology of science are discussed. Finally, based on the findings of the study, a new approach and method were proposed, "interest-based science education". The results of this study suggest that in terms of transcendental interests in addition to technical and cosmological interests in natural science education, and the use of interest-based science education, a more comprehensive and extensive picture of science has been provided, while facilitating and deepening the teaching-learning process of science, making this process more attractive and enjoyable.
خلاصه ماشینی:
دسته ديگري از پژوهش ها نيز به طور عمده آموزش ماهيت علم را در بستر برخي زيرشاخه هاي مطالعات علم و به ويژه با ارجاع به تاريخ ، فلسفه ، جامعه شناسي و روانشناسي علم ، مورد بررسي قرار داده اند ( ;٢٠١٥ ;٢٠٠٢ ,.
نتايج اين تحقيقات حکايت از آموزش نامتوازن ابعاد و علايق مختلف علم ( & Karimi, Mazidi ٢٠١١ ,Fardanesh &Niknam, Mehrmohammadi, Fazeli ;٢٠٠٧ ,Mehrmohammadi)، ناکارآمدي آموزش علوم (٢٠١٤ ,٢٠٠٩ ,Liaghatdar &Jafariharandi, Mirshajafari )، و مشکلات در تفهيم مطالب علمي به دانش آموزان (٢٠١٨ ,Bagheri)، عدم آشنايي کافي معلمان علوم با ماهيت و ويژگيهاي علم (٢٠١٨ ,Farjadmand &Zaheri, Abdolmaleki ) دارد.
بنابراين پژوهش در اين زمينه و توجه بيشتر به ابعاد مختلف «علايق علم » در آموزش علوم طبيعي در جهت شناخت عميق تر و جامع تر علم ، ماهيت و ويژگيهاي آن و توسعۀ سواد و فرهنگ علمي در دانش آموزان و دانشجويان ، ضروري به نظر ميرسد.
همان طور که در پژوهشي ديگر نشان داده ايم ( & Toumajiri ٢٠١٨ ,Nikseresht)، اين نوع خاص از تاريخ نگاري علم نيز داراي پيامدهاي مهمي در آموزش علم است که به برخي از آن ها اشاره ميکنيم : ١) تصوير دقيق تري از توسعه و پيشرفت مفاهيم علمي داده ، به يادگيري عميق تر کمک کرده ، کيفيت آموزش علوم را ارتقاء ميدهد.
Interest-Based Science Education بيروني و عيني دانش آموز توجه و از آنچه در درون او ميگذرد غفلت شده است .