چکیده:
جهان امروز دستخوش دگرگونیهای بنیادین است؛ دگرگونیهایی که ناظر بر گذار پارادایمی است. این وضعیت نوپدید با دو پرسش کانونی همراه است: نخست آنکه ویژگیهای این گذار چیست؟ و دیگر آنکه تاثیر آن بر ایران امروز را چگونه میتوان تبیین کرد؟ به طور کلی گذار پارادایمی ناظر بر دگرگونی در صورت بندی روابط اجتماعی از یکسو و پیدایی جنبشهای اجتماعی جدید از دیگرسو است. گذاری که با شکل دادن به نوع جدیدی از سوژه یعنی «سوژۀ شخصی» بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده است. اشکال مختلف بازآفرینی امر سیاسی را میتوان در مفاهیمی مانند «سیاست هویت»، «سیاست زندگی» و «فروسیاست» مشاهده کرد. تحول در فرایندهای دموکراسیسازی یکی از مهمترین جلوههای بازآفرینی امر سیاسی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پارادایمی میکوشد تا با بررسی تحول در صورتبندی اجتماعی و تغییر مناسبات حاکم بر جامعۀ مدنی بایستگی بازآفرینی امر سیاسی را نشان دهد و از خلال آن تبیینی جامعهشناختی از شرایط ایران ارائه کند. در ایران امروز میتوان به روشنی دگرگونی در صورتبندی روابط اجتماعی را مشاهده کرد که با تغییر در نگرشها، ارزشها و کنشهای نسل جدید ارتباطی مستقیم دارد. همچنین شاهد تضعیف نقش ایدئولوژیها هستیم که با کانونیشدن مفهوم سیاست زندگی بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده است.
Today’s World is experiencing some profound transformations which heralds a paradigm transition. This new situation arises two central questions: first, which are the main features of this transition? Second, how they influence Iran country? Generally speaking, paradigm transition does contain the transformation in social relations formation and advent of new social movements. This transition has to do with the advent of new phase of subject, that is to say, “personal subject” which could lead to the renaissance if the political. This renaissance has embodied in different ways which could be identified in various conceptions such as “identity politics”, “life politics” and “subpolitics”. Evolution in the processes of democratization is one of the most important symptoms of recreation of the political. This study applying the paradigm method aims to analyze the transformations in social relation formation and in civil society which has brought about the necessity of renaissance in the political. Mentioned transformations affect our country, Iran. Nowadays in Iran the transformation in social relations formation is completely eminent and it goes hand in hand with evolution in the attitudes, actions and values of new generation. Moreover, we see that Ideologies are enfeebling and the life politics is strengthening. This evolution could underlay the renaissance of the political.
خلاصه ماشینی:
این وضعیت نوپدید با دو پرسش کانونی همراه اسـت : نخست اینکه «ویژگی های این گذار چیست ؟» و دیگر اینکه «تأثیر آن بر ایران امروز را چگونه میتوان تبیین کرد؟» به طـورکلی، گـذار پـارادایمی، نـاظر بـر دگرگونی در صورت بندی روابط اجتماعی ازیـک سـو و پیـدایی جنـبش هـای اجتماعی جدید ازسویدیگر است ؛ گذاری که با شکل دادن به نوع جدیدی از سوژه ، یعنی «سوژۀ شخصی »، بسترسـاز بـازآفرینی امـر سیاسـی شـده اسـت .
تضعیف نقش و جایگـاه گـروه هـای کـلان اجتمـاعی کـه بـا تقویـت فردگرایی همراه است ، ازجمله پدیده هایی است که در دهه های اخیر، صـورت بنـدی ١١٩ اجتماعی در ایران را دستخوش دگرگونی کرده اسـت .
یکی از نمونه های این کاربست را مـیتـوان در «پـارادایم شناسـی تعامـل اندیشه سیاسی و فرهنگ » مشاهده کرد کـه در آن ، تحـول و شـکوفایی فرهنگـی در نسبت با تحولات پارادایمی در حـوزه اندیشـه سیاسـی بررسـی شـده اسـت : «ایـن پژوهش ، با بررسی سنت های مختلف فکری در طول تاریخ اندیشۀ سیاسی براسـاس الگوی پارادایمی، برآن بود که ضمن برجسته کردن مقومات پارادایم هـای گونـاگون ، نقش آن ها را در تحول و شـکوفایی فرهنگـی بررسـی و ارزیـابی کنـد» (بحرانـی و علویپور، ١٣٩١: ١٤٨).
دگرگونی در صورت بنـدی روابـط اجتمـاعی کـه بـا فـردی شـدن روزافـزون مناسبات اجتماعی همراه است ، در کنار پیـدایش جنـبش هـای اجتمـاعی جدیـد، دو تحول ناظر بر گذار پارادایمی هستند؛ گذاری که با شـکل دادن بـه نـوع جدیـدی از سوژه ، یعنی «سوژۀ شخصی »، بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده اسـت .