چکیده:
برطبق آموزۀ برونگراییِ معنایی، معنای حداقل برخی از واژگان و در نتیجه محتوای حداقل برخی از حالات ذهنی، تا اندازهای توسط جهانِ مستقل از ما متعیِّن میشود. برای اولینبار پاتنم تلاش میکند تا با ارائۀ استدلالی نشان دهد که قبول برونگرایی منجر به ردِّ شکاکیت نسبت به جهان خارج میشود. این استدلال دارای نقایصی است؛ به همین دلیل پس از او برخی از فلاسفه تلاش کردهاند استدلالی جایگزین ارائه دهند که با قبول رویکرد برونگرایی معنایی، در ردِّ شکاکیت نسبت به جهان خارج موفق باشد. با اینحال این استدلالها نیز مصون از نقد باقی نماندهاند. جدای از نقدهایی که پیشتر در مورد این استدلالهای برون-گرایانه ارائه شده، در مقالۀ حاضر تلاش شده تا نشان داده شود که هیچکدام از این استدلالهای برون-گرایانه در ردِّ شکاکیت نسبت به جهان خارج موفق نیستند. از سوی دیگر، با توجه به ایدۀ اساسی استدلال-های شکاکانه در ردِّ امکان حصول معرفت نسبت به جهان خارج، برهانی پیشنهاد شده است که نقدهای وارد بر دیگر استدلالهای برونگرایانه در مورد آن کارا نبوده و بر اساس آن میتوان بهدرستی ادعا نمود که قبول برونگراییِ معنایی منجر به ردِّ شکاکیت نسبت به جهان خارج خواهد شد.
According to semantic externalism, the meaning of some words and thus the content of some of our mental states is determined at least partly by features of the external world. For the first time, Putnam has tried to argue that accepting externalism leads to the rejection of skepticism about the external world. However, it is widely argued that this argument does not work; therefore, some philosophers have tried to provide an alternative argument that, by accepting the semantic externalism approach, will succeed in rejecting skepticism about the external world. Nevertheless, these arguments are subject to further criticisms. In this paper, I attempt to develop some arguments to show that none of these externalist arguments succeed in rejecting skepticism. On the other hand, using the basic idea of skepticism in rejecting the possibility of acquiring knowledge, I suggest a new externalist argument on which basis it can be correctly claimed that skepticism is an untenable position.
خلاصه ماشینی:
اگر گزارة H را جایگزین گزاره ای دلخواه در مورد جهـان خـارج ، برای مثـال این کـه «من دو دســـت دارم »، SK را جانشـین فرضـیۀ شـکاکانه ، برای مثال این عبارت که «من مغزی درون خمره هسـتم »، و Kx را معادل این که «من می دانم که x» در نظر بگیریم ، فرم کلی اســتدلال شــکاکانه صورت کلی استدلال شکاکانه (رجوع شود به تصویر صفحه) پاسـخ های متفاوتی از جانب فیلسـوفان در رد این اسـتدلال شـکاکانه ارائه شـده اسـت .
١. نقد استدلال های برون گرایانه علیه شکاکیت تمامی تلاش هایی که برون گرایان درجهت رد شـکاکیت نسـبت به جهان خارج انجام داده اند بر اسـاس رد مقدمۀ (٢) از اسـتدلال شـکاکانه و اثبات این مطلب بوده اسـت که من می دانم که مغزی درون خمره نیسـتم .
فرض کنیـد برون گرایی در اثبـات کـذب مقـدمـۀ (٢) از اســـتـدلال شـکاکانۀ مربوط به آن جهان موفق باشـد و نشـان دهد در هر جهانی که باشـیم فرضـیۀ شـکاکانۀ مربوط به آن جهان کاذب اسـت ؛ ولی آیا می تواند نشـان دهد که جهان دیگری مقدم بر آن جهانی که در آن قرار داریم وجود ندارد؟ مسـلما پاسـخ به این پرسـش منفی است زیرا اساسا ما هیچ تصوری نسبت به مفاهیم آن جهان نداریم و بر اساس برون گرایی نمی توانیم در مورد آن حرفی بزنیم ؛ به بیان دیگر، در صـورت تحقق چنین شـرایطی اسـاسـا زبان ما حاوی واژگانی نیسـت که بتواند وضـعیتمان را به درسـتی بیان کند.