چکیده:
پژوهش حاضر، با توجه به احساس نیاز به پژوهشهای علمی گسترده برای بسط مفهوم امنیت فرهنگی و شناسایی نقاط ضعف و قوت کشور ما و همسایگان همسرشت و همسرنوشتمان در این زمینه، تلاش میکند سهم و نقشی هرچند کوچک در تعمیق و گسترش ادبیات امنیت فرهنگی داشته باشد. این نقشآفرینی از طریق به کاوش گذاشتن موضوع پراهمیت نقش سازمان اکو در تأمین امنیت فرهنگی کشورهای عضو، انجام خواهد شد. دستاوردهای این پژوهش که بر اساس چارچوب نظری سازه انگاری و روش پس نگری انجام شده نشان می دهد که سازمان اکو نقش مهمی در تحقق تأمین امنیت فرهنگی کشورهای عضو دارد و به دلیل جایگاه، موقعیت و کارویژه های خاص خود می تواند با تدوین راهبردها، طراحی سیاستهای اجرایی و نهادها و ساختارهای پیشران و نیز تعریف نظام پایش و نظارت، نقشه راه تأمین امنیت فرهنگی کشورهای عضو در افق 1420 را طرح ریزی و بر دقت، صحت و پیشرفت اجرایی آن نظارت کند.
The present study, considering the need for extensive scientific research to expand the concept of cultural security and identify the strengths and weaknesses of our country and our neighbors in this field, tries to play a small role in deepening and expanding the cultural security literature. . This role-playing will be done by exploring the importance of the ECO's role in ensuring the cultural security of member countries. The achievements of this research, which is based on the theoretical framework of constructivism and retrospective method, show that ECO has an important role in achieving cultural security of member countries and due to its special position, position and characteristics can be designed by formulating strategies. Execute the executive policies and institutions and structures of the drivers, as well as the definition of the monitoring and supervision system, the roadmap for ensuring the cultural security of the member countries in the horizon of 1420 and monitor its accuracy, correctness and progress.
خلاصه ماشینی:
از اهداف اين مؤسسه همچنين «تشويق و ترويج همکاريهاي نزديک تر ميان مردم منطقه به طورکلي و ميان رسانه هاي گروهي، انديشمندان و هنرمندان به طور خاص» و «انجام هرگونه اقدام لازم جهت گسترش درک عميق تر و روابط نزديک تر ميان مردم منطقه از طريق برنامه هاي فرهنگي» است ؛ به اين ترتيب به نظر ميرسد که چارچوبهاي قانوني و نهادي لازم براي ايجاد يک همکاري فرهنگي امنيت ساز بين ايران و کشورهاي همسايه وجود دارد اما هنوز تلاش و اقدامي جدي براي هماهنگي و همکاري اين کشورها در ٦٠ فصلنامه علمي سال چهاردهم ، زمستان ٩٨ شماره ٤١ راستاي مقابله با امواج قدرتمند فرهنگ مهاجم که بنيادهاي فرهنگ ، اجتماع و سياست کشورهاي منطقه را با خطر مواجه کرده و بيش از اين هم خواهد کرد، انجام نشده است .
١- ادبيات پژوهش ٢-١- ادبيات پژوهش تاکنون آثار معدودي با موضوع «نقش سازمان اکو در امنيت فرهنگي کشورهاي عضو» منتشر شده اند که تعداد آنها به شمار انگشتان يک دست هم نمي رسد، برخي منابعي که به نحوي با موضوع اين پژوهش در ارتباطاند از اين قرارند: حسين نوروزي در کتاب ايران و ظرفيت هاي فرهنگي اکو، فرهنگ را يکي از مباحث ژرف و پرپيچ وخم در ابعاد عيني و ذهني بيان ميکند که به اشکال مختلف در روحيه ها، نگرشها، انتظارها، رفتارها، تعامل ها و گفتگوهاي ميان افراد، گروهها و سازمانهاي فراملي به خوبي قابل درک و تبيين است ؛ بر اين اساس وي نتيجه ميگيرد که کشورها و بازيگراني که از منظر فرهنگي به دنبال برنامه هاي جديد جهت کسب اهداف و منافع ملي و فراملي خود هستند، بايد سياست گذاريهاي اصولي را در اين زمينه اتخاذ کنند؛ چراکه امروزه بخشي از کارکردهاي دولت ها در حوزه فرهنگ را برخي نهادها و سازمانهاي بين المللي انجام ميدهند.